اشتیاق به آموزش و پرورش غیردولتی و غفلت از « تربیت» در نظام تعلیم و تربیت!!!!

دیروز در اظهارات رئیس جمهور اشاره ای به مدارس غیردولتی هم بود. امروز در آیین گرامیداشت مقام معلم و تجلیل از معلمان نمونه، فرماندار اهر توجه ویژه به این امر داشت. عابدی حتی از ضرورت تغییر در قانون اساسی سخن به میان آورد آنجا که میثاق ملی مردم ایران بر آموزش و پرورش رایگان تأکید دارد. فرماندار اهر گفت: « وقتی شهروندان برای دریافت گواهینامه رانندگی چنان هزینه ای را می پردازند»، لابد به زعم ایشان مردم چرا هزینه تحصیل و تعلیم و تربیت فرزندان خود را نپردازند. آموزش و پرورش یک نهاد مهم ملی است و هدایت آن به سمت خصوصی سازی و غیردولتی لطمات جبران ناپذیری بر کشور وارد می سازد. لابد مسئولان ما از تعلیم و تربیت دیگر کشورها آگاهی دارند و لابد می دانند که اکثر آنها هزاران بار بهتر و بیشتر از ما به آموزش و پرورش خود توجه دارند و هزینه می کنند و جالب این که حتی یک هزارم منابع طبیعی ما را ندارند.

بسیاری از مصائب و ناهنجاری های اجتماعی در کشور ناشی از آن است که به امر « تربیت» در نظام تعلیم و تربیت و در مدارس توجه شایسته ای نشده است. مدارس ما کم کم به آموزشخانه و کلاس کنکور تبدیل شده است. نگاه به « تربیت» نگاه محدود و ناقص بوده است. تصور این است که منظور از تربیت یعنی تنها برگزاری مراسم صبحگاهی و اقامه نماز جماعت در مدارس و آموزش برخی احکام دینی است. آنچه غفلت اساسی شده این است که هر کدام از رشته های درسی ما بار تربیتی خود را دارند. دانش آموزان با هویت ملی خود در مدرسه آشنا می شوند، در مدرسه است که باید با حقوق و تکالیف اجتماعی خود و همزیستی با هم نوعان آشنا شوند. در مدرسه است که احترام به حیات وحش و حفظ محیط زیست آشنا می شوند. در مدرسه است که باید نظام سیاسی حاکم بر کشور را بشناسند و فعالیت سیاسی را بگیرند. در مدرسه است که باید رأی دادن را بیاموزند. در مدرسه است که اصول شهروندی را یاد می گیرند. در مدرسه است که ارزش های دینی و مدنی را درمی یابند و در آنها درونی می شوند. آنجاست که قانونمندی و رعایت حقوق دیگران را فرا می گیرند، در مدرسه است که باید استعداد هنری فرزندان مردم شناسایی شده و به شکوفایی برسد....

امروز ایراد اساسی نظام تعلیم و تربیت تنها مشکل معیشت معلمان نیست، بلکه در صدر نبودن این نظام مهم ملی در توجهات است. در داشتن بودجه است.....

روز معلم گرامی باد

روز معلم و هفته معلم جدی ترین فرصتی است که در موضوع مقام معلم و نقش و جایگاه فرهنگیان در جامعه اندیشه و صحبت شود. اینکه نظام تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش ما چه راه و جهتی را می پیماید. اینکه به این نظام چه قدر در تربیت فرزندان این مملکت بها داده ایم. این که دیگران و دیگر کشورها چه جایگاهی به آموزش و پرورش خود قائل شده اند و اینکه؛ ما چه کرده ایم؟

روز و هفته معلم اگر برنامه و جشن و گرامیداشتی بایسته است، باید از متن و بطن جامعه بجوشد. یک روز صنفی است و فراتر از آن. در کنار برنامه های وزارتی و دولتی معلمان خود نیز باید در گرامیداشت و پاسداشت مقام «معلم» فعال تر باشند. برگزاری برنامه های گرامیداشت، مقداری هم باید از حالت دولتی و مدیریت آموزش و پرورش، به دست انجمن ها و اتحادیه های فرهنگیان باشد. مشارکت فرهنگیان در برنامه ریزی ها و طرح ها و لوایح مربوط به آموزش و پرورش باید از طریق اتحادیه فرهنگیان نهادینه شود.

یکی از برنامه های ارزنده مدیریت آموزش و پرورش اهر طی سال های اخیر برگزاری مجلس گرامیداشت معلمان متوفی می باشد. سال گذشته تعداد 21 معلم عزیز ما وفات کردند. به ویژه یاد پنج معلم عزیزمان را که در تصادف 9 بهمن سال گذشته درگذشتند، گرامی می داریم. روحشان شاد.

روز معلم گرامی باد.

آیا 65 درصد شهر اهر حاشیه نشین است؟!

امروز در مراسم تجلیل از شوراهای اسلامی شهرستان اهر، فلاحی نماینده اهر و هریس در مجلس ضمن سخنرانی خود گفته است؛ « 65 درصد شهر اهر حاشیه نشین است».  در سال 88 فرماندار وقت اهر گفته بود؛ « 30 هزار نفر حاشیه نشین در اهر زندگی می کنند». این تعداد جمعیت حدود یک سوم و به عبارتی 30 درصد جمعیت اهر را شامل می شود. اما اینکه نماینده اهر گفته است؛ 65 درصد شهر اهر حاشیه نشین است، این عدد معلوم نیست از کدام تحقیق مشخص میدانی و با کدام تعریف به دست آمده است.

تردیدی نیست که مهاجرت به اهر طی دهه اخیر زیاد شده است ضمن این که مهاجرت از اهر به دیگر شهرها کاهش چندانی نداشته است. رشد شهرنشینی طی سال های اخیر قابل قبول خواهد بود اما به نظر نمی رسد بتوان 65 درصد شهر اهر را حاشیه نشین دانست.

تغییر کوچک اما مبارک در نگاه تمرکزگرایی استانداری آذربایجان شرقی

طرح و هشدار سیاست تمرکزگرایی ویرانگر در استان یکی از رویکردهای نشریه گویا در ده سال گذشته بوده است. این سیاست چنان گسترده و همه گیر است که حتی در صورت سایت استانداری و سایت تمامی ادارات کل استان نیز مشهود است. در شماره جدید گویا ( 243) که 26 فروردین ماه منتشر شد و در گزارشی با عنوان « توسعه تبریز، توسعه استان نیست» حتی به این موضوع کوچک نیز اشاره رفت. پایان بخش این گزارش چنین است؛ « جالب آن که نمود سیاست تمرکزگرایی تنها در عرصه اقتصاد و صنعت و زیرساخت ها محدود نیست بلکه در حوزه فرهنگ نیز ظاهر شده است. این سیاست حتی در عرصه عمومی و رسانه ای مدیریت استانی نیز مشهود است. برای مثال در سایت اطلاع رسانی استانداری و حتی ادارات کل این استان تصاویر مورد استفاده در لوگو همه متعلق به شهر تبریز هستند و استانداری برای نشان دادن حسن نیت خود در این معنا می تواند برای شروع در سایت استانداری تصاویر آثاری از دیگر شهرستان های استان را نیز قرار دهد».

از امروز سایت استانداری به این معنا توجه نشان داد و در مجموعه تصاویر ذیل لوگو برای شروع عکسی از جنگل های ارسباران، رود ارس و پل دختر میانه آورد. این سایت هنوز در لوگوی خود تغییری نداده است.

این حرکت در راستای تغییر نگاه و سیاست تمرکزگرایی بسیار کوچک اما مبارک است.

 

روز زمین پاک

روز جهانی زمین پاک تنها یک عنوان نمادین نیست. روزی است که می شود در رویکرد و ارتباط انسان با زمین اندیشه کرد. می شود رفتارها را اصلاح کرد.

در چنین روزی اما حرکت های نمادین در فرهنگ سازی برای حفاظت از محیط زیست و پاکسازی طبیعت عمده ترین کاری است که انجام می گیرد. با وجود این، متأسفانه همین نیز در منطقه ما کم تر مورد توجه است. منطقه ای که با حساسیت و تهدیدهای زیست محیطی بالایی همراه است.

در روز زمین پاک از کلیبر حرکتی برخاست. از دیگر نقاط قره داغ خبری نیست. باید چنین روزی روز عزم عمومی برای پاک سازی طبیعت باشد. روستاها دیگر محیط پاک گذشته نیستند. انبوهی از زباله ها را در پیرامون خود دارند. به همین دلیل روز زمین پاک باید برای ساکنان روستاها یک روز خاص و مهم باشد. روزی که همه به جمع آوری زباله ها روی بیاورند. روزی که عهد کنند زباله در طبیعت باقی نگذارند.

تخلیه زباله ها در طبیعت همانند خشک کردن تدریجی دریاچه ارومیه است. زندگی انسان در زمین پاک امکان پذیر است. روز زمین پاک در واقع روز زمین است. روز زمین پاک روز حیات انسان است. همه برای داشتن زمین پاک مسئول اند.

عکس: ورودی روستای صومعه در محور اهر ـ ورزقان/ دو هفته پیش

عکس: بستر اهرچای / کنار جاده اهر ـ مشگین شهر. جوار چشمه افیل. دوم اردیبهشت روز زمین پاک

باد سردی که بر جشن اوخارا وزید

جناب آقای الهوردی دهقانی نماینده محترم مردم شریف ورزقان و خاروانا

با سلام و ادای احترام

امیر ارشد به میرزا جلیل پیشنهاد کرد که در اوخارا بماند و مجله ( روزنامه ملانصرالدین) را در همانجا منتشر کند. او قول تهیه چاپخانه و لیتوگرافی و خرید کاغذ و دعوت نقاش و در یک کلام ایجاد تمامی شرایط لازم برای انتشار مجله را داد...

این بخشی از خاطرات حمیده همسر میرزا جلیل محمد قلی زاده است که در شرح سفرشان از آن سوی ارس به قره داغ و اهر و ورزقان که در مسیر عزیمت به تبریز به اوخارا و نزد امیرارشد می روند.

بنده هنگام حضور در جشن نوروز ورزقان که یازدهم فروردین ماه در خانه تاریخی امیرارشد برگزار شد، این فراز از خاطرات همسر میرزاجلیل در ذهنم می آمد و اینکه پس از گذر ایام طولانی سرانجام خانه او که مرمتش نیز زمان بسیار بُرد، چراغش دوباره روشن شد و صدای فرهنگ از آن برخاست. بله اوخارا و خانه امیرارشد میزبان چنان شخصیت هایی نیز بوده است.