حالا قره داغ همدرد بم است

امروز پنجم دی ماه سالروز زلزله بم است. این روز در تقویم رسمی کشورمان « روز ایمنی در برابر زلزله و بلایای طبیعی» نام دارد. سال گذشته در چنین روزی به خاطر شرکت در «دومین همایش پژوهش فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایران» در تهران بودم و در پنل وِیژه زلزله ارسباران سخنرانی داشتم. آنجا با بزرگوارانی که در موضوع زلزله بم فعال بوده و تحقیقاتی داشته اند، آشنا شدم. وقتی صحبت از عمق فاجعه در بم می کردند، من تازه در می یافتم که پیامدهای زلزله چه قدر می تواند به درازا بکشد. مهم ترین ره آورد من از این همایش و دیدار با اساتید فعال در موضوع زلزله این بود که این حادثه بیش از آن که رویدادی طبیعی باشد، پدیده ای فرهنگی و اجتماعی است؛ چه در پیش گیری و چه در اثرات و پیامدها.

فردای آن روز در بازارچه نیکوکاری ویژه زلزله ارسباران که در محله اکباتان و به همت جمعی از نیکوکاران و فعالان اجتماعی در موضوع زلزله همانند آقای ایرانمنش ترتیب یافته بود، حضور داشتم. در آن بازارچه شور و شوق نوع دوستی و عشق به هم نوعان و هم وطنان موج می زد. آن بازارچه از نگاه من می تواند نهادی باشد و کارش مستمر گردد.

کاش می شد و بشود در چنین روزی فعالان اجتماعی موضوع زلزله گرد هم آیند و تبادل تجربه و اندیشه نمایند.

حالا بم. غم بم تمام نشده است. ده سال از زلزله پنجم دی ماه در بم می گذرد و جالب این که نماینده بم در مجلس دیروز گفت؛ « هنوز در خیلی از قسمت های شهر بم آثار زلزله و ویرانی وجود دارد».

مهم این است که به موضوع حوادث طبیعی و مخاطرات و بلایا به طور ریشه ای توجه کنیم. هیچ گاه با زمین و طبیعت بی قانونی نکنیم. حالا بم و قره داغ هم دردند و درد هم را می فهمند. آیا از زلزله بم و قره داغ تجربه اندوزی و درس آموزی شده است؟! گمان نمی کنم.

راستی هنوز لرزه های قره داغ تمام نشده است و قوشاداغ در میانه ی این منطقه همچنان می لرزد. چند روز پیش اهر 4.2 ریشتر لرزید و دیروز ورزقان 3.3 ریشتر....

21 مرداد در تقويم قره داغ

در تقويم ملي مان و در تمام  روزها، مناسبت ها و عناويني برجسته اند و به عبارتي بُلد شده اند اما رويدادهاي ريز و درشت بسياري هم بوده اند كه اگرچه ملي اند و به عبارتي مربوط به بخشي از مهين و ملت ايران هستند،‌ ولي نه محسوس و نزديك براي همه. مي توان ذيل تقويم سراسري ملي، تقويم غيرسراسري ملي هم داشت. براي مثال ما مي توانيم در تقويم منطقه اي مان روز « عاشيق » داشته باشيم كه اين براي مردم سيستان و بلوچستان و يا خوزستان و كردستان اولي نيست، هرچند كه ملي است. در منطقه قره داغ كه ناحيه اي متشكل و متجانس در دل آذربايجان است،‌ باز رويدادهاي خاص هستند. ورزش رزمي « هالا» اگرچه بنيانگذار اهري دارد و براي ما در منطقه قره داغ عزيزتر است اما يك پديده ملي است و تنها متعلق به اين بخش از ايران نيست اما تا به آن درجه محسوس و مقبول شود و در تقويم ملي سراسري مان بنشيند بايد كه در تقويم قره داغ نشسته باشد. ما مردم قره داغ اينجا روزهايي براي تقويم مان لازم داريم. مانند؛ روز ورني،‌ روز باياتي، روز عاشيق، روز شيخ شهاب الدين اهري،‌ روز قره داغ، روز هالا و... روزهايي خود در تقويم مان هستند كه رويداد رخ داده را در خود حك كرده اند كه ديگر فراموش شدني نيستند و سالگردش كه برسد بازخوانده مي شود. مثل زلزله 21 مرداد ارسباران. در برخي رويدادهاي ملي سراسري بايد بتوانيم نقش پدران خود را بشناسيم. در جنگ هاي ايران و روس، در انقلاب مشروطه، در انقلاب اسلامي، در نهضت ملي شدن صنعت نفت و... . وقتي در تورق حافظه ي منطقه در مي يابيم كه در جريان جنگ جهاني دوم و سوم شهريور سال 1320، منطقه قره داغ نخستين منطقه اي بود كه نيروهاي شوروي وارد ايران شدند، توجه مان بيشتر جذب موضوع مي شود و اين كه روس ها اولين بمب هاي خود را به اهر ريختند و نيروهايشان از نوار مرزي قره داغ وارد شدند. حدود 90 نفر از مردم اهر در بمباران هواپيماهاي روس شهيد شدند، پس چنين روزي براي مردم ما نبايد بي درنگ و تأمل و برنامه ورق بخورد. ما حتي يادماني در اهر براي اين رويداد نداريم.

ياد جان باختگان زلزله ارسباران گرامي باد ـ  عكس: يونس خاني / مهر

ادامه نوشته

زلزله قره داغ در قاب باياتي

 

از همان روزهاي نخست پس از زلزله 21 مرداد قره داغ در سال گذشته، شعرسرايي براي اين زلزله آغاز شد و اكنون صدها شعر به زبان فارسي و تركي در قالب هاي مختلف سروده شده است.

مي دانيم كه « باياتي » گُل سرسبد ادبيات عامه آذربايجان است. چهارمصراعي كه اگرچه سراينده دارند و ما براي نمونه باياتي سراي بزرگي چون « ساري عاشيق » را در حافظه  قره داغ سراغ داريم، اما نزد مردم بدون شاعر شناخته شده اند. باياتي را مي توان نزديك ترين نوع شعر به مردم دانست. شعري كه از فرهنگ جامعه روييده است. مي توان گفت شاعر آن جامعه است، مردم است. باياتي مملو از حكمت و آموزه هاي اخلاقي و مملو از عشق و محبت است. يادمان هست هنوز كه « باياتي» قالب نخستين بود مادرانمان را كه با ما سخن آغاز كردند. در آغوش مادر با « لالايي» به آرامش بزرگ مي رسيديم.

اكنون نيز بهترين صحنه و فضاي ادبي در ادبيات ما،‌ آن گاه است كه مادري پاي به سن گذاشته، باياتي مي خواند. در واقع آنها باياتي را اجرا مي كنند. ديديم جمله گي در برنامه « بيزيم كند»، مادراني را كه چون دوربينِ بي ريا پيش روي مي ديدند، چگونه باياتي از دل شان فوران مي كرد.

در ميان انواع قالب هاي شعري كه در اشعار زلزله قره داغ مي بينيم، متأسفانه « باياتي» كمتر به چشم مي خورد. با اين مطلب مي خواهم صفحه و ميزي برآيد براي تلنگر و براي توجه در اين موضوع. از همه شاعران و دوستداران ادب و از همه كساني كه اين صفحه و مطلب را مي بينند، چنانچه شاعرند و باياتي سروده اند و يا چنانچه در محيط زندگي خويش سراغ دارند « باياتي» هايي را كه در موضوع زلزله قره داغ، زمزمه مي شود از سوي مردان و زنان اين ديار، با وبلاگ يوخا در ميان بگذارند.... اين باياتي ها بهترين اشعار براي زلزله قره داغ هستند... جمع مي آيند... در كتاب ها مي نشينند... در پايان نامه ها حضور مي يابند... صفحاتي از نشريات را مزين مي سازند و...

 

ادامه نوشته

پايان بازسازي قره داغ با آغاز جهش آن رقم مي خورد

احمدي نژاد كه هشتم ارديبهشت ماه امسال با عنوان سفر استاني چهارم به آذربايجان شرقي سفر كرده بود « از اعلام پايان بازسازي روستاهاي زلزله زده استان در اين سفر خبر داد». خبرگزاري ايسنا به نقل از رئيس جمهور نوشت: « در جريان اين سفر از برخي مناطق زلزله زده در اين استان بازديد به عمل خواهيم آورد و ان شاءالله پايان بازسازي روستاهاي زلزله زده در اين استان اعلام خواهد شد». اين در حالي است كه بنا به گفته استاندار آذربايجان شرقي و مديركل بنياد مسكن كشور بازسازي مناطق زلزله زده قره داغ در سالگرد وقوع زلزله ـ ۲۱ مردادماه ـ تمام خواهد شد. البته برخي مقامات دولتي از پايان بازسازي در پايان دولت دهم نيز خبر داده اند كه در اين صورت عقربه بازسازي در ۱۲ مردادماه امسال خواهد ايستاد. در واقع آن ها اعلام كرده اند كه پايان بازسازي را همزمان با سالگرد زلزله قره داغ در 21 مردادماه امسال جشن مي گيرند.

امروز نماينده اهر و هريس در صحن علني مجلس به رئيس جمهور در خصوص « اعلام پایان کار عملیات بازسازی مناطق زلزله‌زده اهر و هریس با عنایت به شرایط موجود تذکر داد.

ادامه نوشته

كارِ خدايي، بَنِر نمي خواهد

هر گرهي كه از كارمان گشوده شود، خوشحال بايد يود. نمونه اش تصويب اختصاص سهميه خاص براي دانش آموزان كنكوري در شهرستان هاي زلزله زده اهر، ورزقان و هريس. صبح نهم اسفندماه بود كه آقاي فلاح خبر خوش داشت. خبرش همان بود كه گفته آمد. بعد در ديداري كه داشتيم، گفت:« دختري در اهر چند ماه پيش اين را به من متذكر شد و من پيگير موضوع شدم». پيشتر حتي رونوشت نامه ي ايشان به رئيس جمهور رسماً به مدارس منطقه ارسال شده بود. ديگراني هم هستند كه مي گويند ما پيگير بوديم و....

هر مقام و هر كسي، هر مقدار در اين مسئله نقش ايفا كرده،‌ بايد سپاسگزارش بود اما من اينجا سخن كوتاهي دارم. پس از اين واقعه، پيام و پارچه نوشت هاي حاوي تبريك و تشكر اين ور و آن ور بر سينه ديوارهاي شهر آمد. مثلاً فلان مدرسه بنري چسباند بر ديوارش كه از آقاي فلاح به خاطر.... تقدير و تشكر مي كنيم.

ادامه نوشته

زمين لرزه هاي فراوان و خسارت هاي پنهان در قره داغ

عصر امروز جمعه نيمه ي دي ماه دو زمين لرزه به بزرگي 3.2 ريشتر در امتداد رشته كوه قوشاداغ با عمق كانوني 9 و 10 كيلومتر به مركزيت اهر و ورزقان رخ داد. زمين لرزه ي اول ساعت  15 و  19 دقيقه در 21 كيلومتري جنوب غرب اهر و زمين لرزه ي دوم ساعت 18 و 33 دقيقه در 18 كيلومتري جنوب شرق ورزقان به وقوع پيوست.

اين دو زمين لرزه ما را دوباره متوجه آمار لرزه ها ساخت. در چهارمين ماهگرد زمين لرزه هاي 21 مرداد قره داغ اعلام شد كه 4 هزار بار زمين اين منطقه لرزيده است و به عبارتي ماهانه هزار و روزانه 33 بار زمين لرزه در اين منطقه رخ داده است. روزهايي مثل 17 آبان كه نقطه عطفي شد در زلزله هاي قره داغ و در آن روز 80  زمين لرزه بالاي 2 ريشتر رخ داد كه بالاترينش 5.1 و به روايتي ديگر 5.4 ريشتر بود.  

بازبيني واحدهاي مسكوني و تعيين درصد خرابي و اختصاص مقدار وام بلاعوض و غيربلاعوض با همان زمين لرزه هاي روزهاي نخست صورت گرفت. اكنون اما قريب 5 ماه از آن روزها گذشته و در اين مدت هزاران بار زمين لرزيده است. واحدهاي مسكوني و غيرمسكوني ايستاده اما لرزيده اكنون معلوم نيست در چه وضعي هستند. چنان كه مي توان از خسارت پنهان در منطقه ياد كرد و از ضرورت تجديد ارزيابي آسيب ها سخن گفت.

ادامه نوشته

« چراغلي » ورزقان؛ ديگر چراغ ندارد!!

22 آذرماه. چنين روزي در سال 1388 دو كودك دانش آموز 14 و 15 ساله كه « مهدي » و « جعفر » نام داشتند، در روستاي چئراغلي ورزقان قرباني بهمن برف شدند. آن ها در فقدان شهربازي مشغول بازي نبودند بلكه داشتند از روستاي همسايه ـ روستاي شخملو كه چون چئراغلي قرباني زلزله 21 مرداد شد ـ و از مدرسه بر مي گشتند.

اگر به هر يك از روستاهاي قره داغ برويم،‌ سرگذشت و سرنوشت و رويدادهاي ريز و درشت چنان دارند كه بتوان براي هر يك كتابي نوشت. رويدادهايي كه يكي شان براي خبرساز شدن شان كافي است. امروز تصويري از روستاها « چئراغلي » در سايت اطلاع رساني « نصرنيوز» ديدم كه بر فراز آن نوشته بود «با بارش برف پاییزی و سرد شدن هوا در مناطق زلزله زده ارسباران تعدادی از روستاهای زلزله زده از جمعيت خالی شده اند». و نوشته بود « روستاهای ایشقلو با 41 خانوار، روستای خلف انصار با 50 نفر و روستای چراخلو با 104 خانوار از توابع شهرستان ورزقان از جمعیت خالی شده اند ». چئراغلي هم مثل صدها روستاي اين منطقه با پديده ي «‌روستاييان فصلي » آشناست اگر در يكي از همين سرشماري ها و مثل بسياري از روستاهاي منطقه خالي از سكنه اعلام نشده باشد. انگار هيچ خانوار و خانه اي مُهر « دائمي » بر پيشاني نداشتند تا مِهر بازسازي شامل حالشان شود.  

با ديدن تصوير چئراغلي حكايت غريبي در من زنده شد. 22 آذر سال 1388 بود كه خبر كشته شدن آن دو دانش آموز در زير بهمن برف منتشر شد. متأسفانه بازتاب خبري چنداني نداشت مثل برخي رويدادهاي مشابه كه امروز مي شنويم. بالاخره كودك، كودك روستايي بود و آن هم منطقه ي ورزقان! حتي كسي خواستار استعفاي مبصر كلاس هم نشد چه برسد به وزير! آن دو دانش آموز براي تحصيل در دوره ي راهنمايي مجبور بودند هر روز با پاي پياده به روستاي همجوار بروند و برگردند. در يك روز برفي و موقع برگشت قرباني بهمن شدند و جان باختند. حالا مگر فرق مي كند جان باختن جعفر و مهدي در زير بهمن برف و فقر و يا در زير آوار زلزله؟!

روستاي « چئراغلي » اما چراغش سوسويي داشت موقع زلزله چون در گزارش هاي خبري خوانديم كه تا « محمد » از تبريز به چئراغلي بيايد، زنش موفق به خارج كردن فرزندشان از زير آوار نبوده است. پس چراغلي مصداق و نمونه قرباني پديده ي نوظهور به نام «‌ روستاييان فصلي » و در سوي ديگر « قشلاق نشينان شهري» است.

حالا كم كم عمق فاجعه دارد آشكار مي شود. فاجعه اي به مراتب بدتر از زلزله. بنيان سوز و ويرانگرتر از زلزله. حالا پرسش از آمار بازسازي و پاسخ مسئولان هر شكل و رنگي كه پيدا كند، بالاخره به فرجام و انجامي مي رسد. اينجا پرسش جديد و اساسي تري در ميان است. به راستي پديده ي « روستاييان فصلي »‌ آيا شيوه ي جديد معيشت در كشور است؟ كدام غفلت ها و بي تدبيري ها و بي توجهي ها چنين پديده اي را شكل داده است؟ چه كساني بايد پاسخگوي اين موضوع باشند؟ به راستي آيا «‌ روستاييان فصلي » معضلي اجتماعي همچون « حاشيه نشيني»، نيست؟

روستاهاي ما روز به روز از جمعيت خالي مي شوند و به اين روز مي افتند و كد رهگيري اين همه فروكاست حيات روستايي در قره داغ به عامل « مهاجرت » مي رسد. به راستي چرا مردم منطقه، سرزمين آبا و اجدادي شان را ترك مي كنند؟ آيا دنبال آن چيزي نيستند كه بايد در موطن مادري شان مي داشتند؟ آيا تمركزگرايي و رشد نامتوازن در كشور و البته توزيع ناعادلانه ثروت و امكانات در سطح كشور و استان، عامل اين مهاجرت بنيان سوز نبوده است؟ و...

 روستاي چئراغلي / زمستان 1388

كلاس دوم راهنمايي/ رضا، كنار صندلي خالي پسرعمويش جعفر / 12 دي ماه 1388

آثار تاريخي زلزله زده ي اهر به حال خود رها شده اند

در حالي كه سه ماه از زلزله ي قره داغ مي گذرد و در حالي كه آثار تاريخي عمده ي اين منطقه مانند بقعه ي شيخ شهاب الدين اهري، بازار سرپوشيده، كاروانسراي گويجه بئل و كاروانسراي گورادره، خانه ي اميرارشد و خانه ي دكتر قاسم خان اهري در اين زلزله آسيب جدي ديده اند، هنوز عمليات بازسازي در اين آثار شروع نشده است. در اين جمع تنها بازار سرپوشيده ي اهر به دليل جريان كسب و كار مرمت شده است و 22 آبان ماه بود كه مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری آذربایجان‌شرقی از اتمام عملیات مرمت قسمت‌های تخریب شده ناشی از زلزله بازار تاریخی شهرستان اهر خبر داد. تراب محمدي پيشتر گفته بود اعتباري براي مرمت بناهاي تاريخي آسيب ديده از زلزله در قره داغ تخصيص نيافته است. لازم به ذكر است كه منطقه ي عظيم قره داغ كه يك چهارم وسعت استان را شامل مي شود و بيشترين محوطه ها و آثار تاريخي استان را در خود دارد و به نظر نمي رسد جايي در كشور باشد كه فراواني و تراكم محوطه ها و گورستان ها و آثار باستاني و تاريخي چونان قره داغ باشد. در چنين وضعيتي حتي يك اداره ي ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي در شهرستان هاي اين منطقه وجود ندارد. در شهرستان هاي اهر و هريس تنها يك نمايندگي سازمان ميراث فرهنگي استان فعال است. در شرايط آشفته ي زلزله ضرورت وجود اداره ي مستقل با نيروهاي متخصص و كارشناس زبده در اين منطقه دوچندان نمود يافته است. نگهباني و حراست از آثار فراوان تاريخي كه به ويژه در سال هاي اخير ده ها مورد آن ها ثبت ملي شده اند و مرمت و استحكام بخشي آثار تاريخي اولويت منطقه در اين حوزه است. انتظار مي رود سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي هرچه زودتر راه اندازي اداره ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي در شهرستان اهر را عملي نمايد.

در چنين شرايطي فرماندار شهرستان اهر اعلام مي كند « بناهای تاریخی و فرهنگی که نماد افتخار وپشینه تاریخی منطقه اهر به شمار می روند در زلزله اخیر دچار خرابی جدی شده اند و به حال خود رها هستند». رضا صديقي مي گويد: « هم اکنون آثار منحصر به فرد و ثبت شده بقعه شیخ شهاب الدین اهری، مسجد جامع، خانه دکتر قاسم خان اهری آسیب دیده و کاروانسرای در حال مرمت گوره درق بکلی ویران شده و کاروانسرای شاه عباسی اهر واقع در گردنه گویجه بل نیز خسارت جدی ديده و متأسفانه با وجود دهها مورد پی گیری اقدام عملی دراین خصوص انجام نشده و این آثار در حال خرابی کامل هستند».

لزوم مستند سازي رويدادها و تجربيات زلزله در منطقه ي قره داغ

هفته دوم آبان ماه در قره داغ، با حضور رئيس جمهور پايان يافت. بنا بر اعلام مسئولان، با حضور احمدي نژاد تعداد 4 هزار واحد مسكوني بازسازي شده در روستاهاي زلزله زده ي اين منطقه به بهره برداري رسيد. رئيس جمهور در اين سفر گفت: «  تا پایان آبان ماه باید همه مردم مناطق زلزله زده زیر سقف منازل باشند». مهم ترين مسئله اي كه رئيس جمهور در اين سفر مطرح كردند،« لزوم مستند سازي تجارب كسب شده در بازسازي مناطق زلزله زده » بود. احمدي نژاد گفت: « لازم است تجارب ارزشمندی که در زمینه احداث و بازسازی مناطق زلزله زده این استان به دست آمده در عرصه مدیریتی کشور مستندسازی شود تا برای مدیریت حوادث و بحران‌ها در آینده قابل استفاده باشد».

توجه به مستند سازي تجربيات مواجهه با مخاطره اي چون زلزله اما امري وسيع تر از مديريت حوادث و بحران توسط نهادهاي دولتي است. در ايران، چه بسا از زلزله ي بم توجه به اين امر جدي تر شده است. در واقع تمام رويدادها و اتفاقات ريز و درشت كه پس از وقوع زلزله در يك منطقه اتفاق مي افتد، بايد ثبت شوند. علي رغم اين كه برخي حوادث و تجربيات از الگوي يكساني در همه ي نقاط كشور و حتي جهان پيروي مي كنند، اما هر منطقه اي ممكن است رويدادها و حوادث مخصوص به خود داشته باشد.

ادامه نوشته

افزايش ماه به ماه وعده ها براي بازسازي خانه ها!!

امروز 11 آبان ماه رئيس جمهور به منطقه ي قره داغ آمد تا واحدهاي بازسازي شده ي آماده ي بهره برداري با حضور ايشان واگذار شوند. با حضور محمود احمدي نژاد تعداد 3 هزار و به روايت ديگري 4 هزار واحد مسكوني به مردم تحويل داده شد.

از همان ابتداي وقوع زلزله آمار و ارقام متفاوتي از وقايع زلزله در اين منطقه اعلام شده است اما مهم ترين آن ها مربوط به تعداد واحدهاي مسكوني بازسازي شده و به ويژه زمان تحويل آن هاست.

استاندار آذربايجان شرقي پس از طي وعده ي بازسازي دو ماهه، پايان آبان ماه را زمان واگذاري واحدهاي مسكوني بازسازي شده اعلام كرده بود. البته با تقسيم روستاييان در مناطق زلزله زده به دو گروه « دائمي » و « فصلي » و عنوان اين كه تعداد 10 هزار واحد مسكوني متعلق به روستاييان دائمي در اولويت اول هستند، چنين به نظر مي رسيد كه پايان آبان ماه در واقع زمان واگذاري 10 هزار واحد مسكوني است. امروز خبرگزاري ايسنا گزارش داد « آخرین آمار در خصوص تأمین 9 هزار و 500 واحد مسکن سیاستگذاری شده برای جمعیت ثابت این منطقه، حکایت از سقف گذاری 4 هزار و 911 واحد و دیوار چینی 6 هزار و 692 دارد و تا نیمه ی اول آذر آماده واگذاری خواهد بود». جالب اين كه همين خبرگزاري گزارش ديگري از سفر و سخنان رئيس جمهور در روستاي مهترلوي ورزقان با تيتر « رئيس جمهور: تا پایان آبان ماه باید همه مردم مناطق زلزله زده زیر سقف منازل باشند» منتشر كرد.

امروز با حضور رئيس جمهور آمار و ارقام بهره برداري از واحدهاي مسكوني در حال بازسازي شكل ديگري نيز يافت. فارس گزارش داد « با حضور رئیس جمهور در مناطق زلزله‌زده ارسباران بیش از 3 هزار واحد مسکن ساخته شده برای زلزله‌زدگان مورد بهره‌برداری قرار گرفت و به مالکان آنها واگذار شد» و همزمان خبرگزاري ايرنا گزارش داد « با حضور رئيس جمهور چهار هزار واحد مسكوني بازسازي شده در مناطق زلزله زده شمال شرق آذربايجان شرقي تحويل مردم شد». ايرنا افزود: « پیش از این یكهزار و 500 واحد مسكونی بازسازی شده در منطقه ارسباران تحویل مردم زلزله زده شده بود».

جالب اين كه اين خبرگزاري ها متن اخبارشان را از سايت استانداري آذربايجان شرقي اخذ كرده اند. اين سايت همچنين گزارش داد « همزمان با سفر رییس جمهور به مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی، چهار هزار واحد بازسازی شده در این مناطق به مالکان آنها تحویل داده شد ».  همين سايت در خبر ديگري آورده است «  دكتر محمود احمدي‌نژاد در پايان سفر به استان آذربايجان شرقي و تحويل بيش از 3 هزار واحد مسكوني به زلزله‌زدگان....».

خبرگزاري مهر هم گزارش داد « بر اساس آخرین آمار بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی 18 هزار و 500 واحد مسکونی در مناطق زلزله زده آسیب دیده اند که بازسازی 9 هزار واحد تخریب شده تا پایان آذر ماه و قبل از زمستان در دستور کار است».



تعيين نماينده ويژه دولت براي بازسازي قره داغ زلزله زده با تأخير 80 روزه

وقوع دو زلزله ي بزرگ ـ 6.2 و 6 ريشتر ـ در منطقه ي قره داغ كه 300 هزار نفر را در 5 هزار كيلومتر مربع تحت تأثير قرار داد و حدود 300 نفر كشته و 3000 نفر مصدوم برجاي گذاشت و 30 هزار واحد مسكوني را تخريب كرد، از همان ابتدا ايجاب مي كرد كه نماينده ي ويژه ي رئيس جمهور و دولت محترم تعيين شود و او با حضور مستقيم و مستمر خود در اين منطقه بر روند امداد رساني و بازسازي نظارت كرده و البته آن را مديريت نمايد. منطقه اي كه هنوز لرزش ها در آن فروكش نكرده و وقوع هر از گاه لرزش هاي بالاي 4 ريشتر لرزه بر اندام مردم آن مي اندازد. تعيين نماينده ويژه از اختيارات رئيس جمهور بر اساس اصل 127 قانون اساسي مي باشد.

امروز ( 9 آبان ماه ) با گذشت 80 روز از زلزله، هيأت وزيران در چارچوب « شتاب بخشي در امر بازسازي مناطق زلزله زده آذربايجان شرقي علي نيكزاد وزير راه و شهرسازي را به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور در خصوص اسكان موقت بازسازي و توزيع اعتبارات مصوب در اين مناطق تعيين كرد». به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، « هیأت وزیران بنا به پیشنهاد رییس جمهوری و به استناد اصل یكصد و بیست و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، نیكزاد را به این سمت تعیین كرده است». این مصوبه از سوی محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری برای اجرا ابلاغ شده است.

تعيين نماينده ويژه در حالي صورت مي گيرد كه به گفته ي استاندار آذربايجان شرقي « کار اسکان دائم زلزله‌زدگان آخر آبان‌ماه به پایان می‌رسد». با وجود اين، معلوم است كه مسائل و مشكلات منطقه ي زلزله زده ي قره داغ به اين زودي هاي تمام نمي شود و در واقع حتي اسكان دائم زلزله زدگان هم پايان كار نيست. كما اين كه استاندار آذربايجان شرقي در امر بازسازي واحدهاي مسكوني زلزله زدگان از «‌روستاييان فصلي » و « روستاييان دائمي» سخن به ميان آورده و بازسازي واحدهاي مسكوني روستاييان فصلي را در اولويت بعدي قرار داده است. ضمن اين كه هنوز مراكزي چون بيمارستان ها، ادارات و آثار تاريخي منطقه وارد فاز بازسازي نشده اند. با اين همه تعيين نماينده ويژه رئيس جمهور براي بازسازي منطقه ي زلزله زده ي قره داغ را بايد به فال نيك گرفت.

دولت براي قره داغ گام بزرگ بردارد

حتي اگر تقبل همه ي هزينه هاي بازسازي منطقه زلزله زده ي ارسباران از عهده ي دولت خارج باشد،‌حتي اگر كمك هاي مالي غيردولتي كافي نباشد،‌ حتي اگر مصوبه اي از سوي مجلس براي كمك بيرون نيايد،‌ در موعد مقرر يا كمي ديرتر خانه هاي خراب در منطقه ارسباران ساخته مي شوند و روستاهاي زلزله زده ي آن دوباره آباد مي شوند. دوباره بوي نان تازه در روستاهايمان مي پيچيد و دوباره آواز ني چوپان ها در سينه ي قوشاداغ و قره داغ مي پيچيد. دوباره اهر و خواجه و هريس و ورزقان قد راست مي كنند و زخم هاي اين منطقه ي محروم و مغفول التيام مي يابند و زلزله ي 21 مرداد قره داغ با تمام صحنه هاي خوب و بدش در تاريخ ثبت مي شود تا درسي باشد براي فرداها.

عكس از محمدرضا بهمرام
ادامه نوشته

دو ماه از زلزله گذشت؛ 1600 خانه « تقديم» مي شود

21 مهر دومين ماهگرد زلزله ي قره داغ است و گذشت دو ماه از آن روي اهميت دارد كه مُهر وعده ي بازسازي خانه هاي ويران شده از سوي معاون اول رئيس جمهور را خورده است. رحيمي گفته بود تا دو ماه ساخت و ساز را انجام مي دهيم. امروز ( 19 مهر) در آستانه ي چنين وعده گاهي، رئيس جمهور گفت: « وزیر راه و شهرسازی ۱۶۰۰ واحد مسکونی را به زودی به زلزله زدگان آذربایجان تقدیم می‌کند». همزمان خبري سوزناك از روستاي زلزله زده ي « قراجه » در بخش خواجه منتشر شد. خبر اين بود كه « ساعت سه بامداد امروز در روستای « قراجا » 10 تخته از چادرهای هلال احمر طعمه حریق شد و پیرزنی 70 ساله به نام تلی‌ناز نوروزی در اثر این آتش سوزی درگذشت». پيش از آن، خبر آتش سوزي در چادرهاي زلزله زدگان ورزقان منتشر شده بود. حقيقتاً كه نمي توان در خانه و پشت ميز نشست و از حال زلزله زدگان گفت و نوشت. بايد ديد و گفت، بايد ديد و نوشت. خبرگزاري ها از كاهش دما در مناطق زلزله زده ي اهر و هريس و ورزقان مي گويند اما بايد بود تا نفوذ سرما در عمق جان كودكان و زنان و مردان را درك كرد. بايد بود و در كوچك ترين وزش باد، طوفاني از گرد و غبار را ديد. بايد با زلزله زدگان بود و پاي صحبت شان نشست تا فهميد كه زلزله زدگان اين روزها چه قدر سختي مي كشند.

پس قرار است 21 مهر تعداد 1600 خانه به زلزله زدگان « تقديم» شود. اين را استاندار آذربايجان شرقي هم خبر داده و گفته است « تا آخر هفته جاري 1600 واحد مسكوني به زلزله زدگان واگذار مي شود». البته عليرضا بيگي تصريح كرده « قرارداد ما در خصوص واگذاری مسکن های ساخته شده تا مرحله سفت‌کاری است و به مرحله نازک‌کاری وارد نمی شویم». در كنار اين، اما استاندار آذربايجان شرقي خبر مهمي داده و گفته است « تا 25 آبان ماه همه واحدهای مسکونی زلزله‌زدگان واگذار می شود». حتي اگر تعداد خانه اي كه بايد براي زلزله زدگان ساخته شود، 16 هزار واحد باشد، در وعده گاه نخست تنها 10 درصد تحقق يافته است و 90 درصد بقيه براساس وعده ي جديد استاندار آذربايجان شرقي تا يك ماه آينده ( 25 آبان ) واگذار مي شوند. آن روز دور نيست و به زودي از راه مي رسد اما اين روزهاي سرد و سخت در منطقه ي زلزله زده ي ارسباران بسيار كند مي گذرد.

پویا با گوساله ای که یک روز است به دنیا آمده است- شب داخل چادر ( روستاي دغليان اهر) ـ عكس: معصومه فريبرزي

بي قراري زمين قره داغ همچنان افت و خيز دارد

زمين لرزه هاي قره داغ از 21 مرداد شروع شد و در اين مدت از نظر تعداد و بزرگي، افت و خيز داشته است. بررسي زمين لرزه هاي بالاي 2 ريشتر در يك ماه اخير از 14 شهريور تا 13 مهرماه از نظر تعداد، ميانگين بزرگي آن ها و حتي بزرگ ترين آن ها نظم خاصي را نشان نمي دهد. اگرچه در چند روز اخير تعداد لرزش ها كم شده اما مشابه آن پيشتر نيز بوده و دوباره افزايش  يافته است. بزرگي شان نيز همين طور اما در هفته دوم مهر نسبت به هفته هاي قبل بزرگي زمين لرزه ها كاهش يافته است. در يك نگاه كلي اما مي توان نتيجه گرفت كه بي قراري زمين قره داغ همچنان افت و خيز دارد. نمودارهاي زير گوياتر هستند.






بناهاي تاريخي زلزله زده ي قره داغ چشم انتظار اعتبار براي مرمت و بازسازي!!!


كاروانسراي تخريب شده گورا دره در نزديكي گويجه بئل

در كنار 30 هزار واحد مسكوني روستايي و شهري تخريب شده و آسيب ديده از زلزله هاي 21 مرداد و لرزش هاي پرشمار پس از آن و در كنار بناها و ساختمان هاي اداري و دولتي مانند بيمارستان ها و در كنار 218 مسجد آسيب ديده در مناطق زلزله زده ي اهر و هريس و ورزقان، هستند بناهاي تاريخي كه لرزيدند و آسيب ديدند. بناهايي مثل بقعه شيخ شهاب الدين اهري و حصارخشتي پيرامون آن، بازار سرپوشيده اهر، خانه دكتر قاسم خان اهري، كاروانسراي گويجه بئل و گورادره، خانه اميرارشد و... كه به گفته ي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي آذربايجان شرقي تا 40 درصد آسيب ديده اند. ميزان تخريب برخي مانند كارونسراي گورا دره را اگرچه وي 30 درصد اعلام كرده اما اين كاروانسرا در كناره ي غربي جاده ي اهر ـ تبريز و نزديكي گويجه بئل كلاً ويران شده است.

تراب محمدي پس از يك ماه از زلزله هاي 21 مرداد ، از مرمت 80 درصدي بازار سرپوشيده ي اهر خبر داده بود و اكنون اعلام كرده است كه « بیش از 98 درصد از نقاط آسیب دیده مرمت و بازسازی شده است». با وجود اين به نظر مي رسد علت آغاز مرمت بازار سرپوشيده فعاليت تجاري موجود در آن باشد وگرنه فعاليت هاي مرمتي در سايربناهاي تاريخي آسيب ديده به چشم نمي خورد. چيزي كه محمدي خود نيز به آن اذعان كرده و گفته است: « با وجود خسارت قابل توجهی که آثار تاریخی منطقه از زلزله اخیر دیده است متأسفانه تاکنون اعتباری دراین زمینه برای بازسازی و مرمت لحاظ نشده است».

در شرايطي كه دولت و مردم نسبت به بازسازي واحدهاي مسكوني و حتي دامي حساسيت دارند، بايد بناهاي تاريخي نيز در چنين اولويتي قرار بگيرند. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان بايد برنامه اي براي جذب كمك هاي خيرين و مردم جهت بازسازي و استحكام بخشي اين بناها داشته باشد. و در شرايطي كه يونسكو براي مشاركت در بازسازي بقعه شيخ شهاب الدين اهري اعلام آمادگي كرده است، عدم تأمين اعتبار لازم براي مرمت و استحكام بخشي بناهاي تاريخي آسيب ديده پس از دو ماه از وقوع زلزله ها جاي تأسف دارد.

حماسه ي « گلين» در روستاي چايكندي ورزقان

در وبلاگ فاخر « ديزمار ارسباران»‌ به مطلبي زير عنوان «‌ نگذاريد گلين شيرزن بي ادعاي چاي كندي كه 6 نفر را از زير آوار نجات داد در تاريخمان بي نام بماند»، برخوردم كه از يك سوي ناراحت كننده است و از سوي ديگر موجي از غرور و سرور در جان آدمي به راه مي اندازد. حكايت، حكايت زلزله است. حكايت زني در روستاي چايكندي ورزقان كه شرح تنهايي مي سرايد. تنهايي در شب اول زلزله ي 21 مرداد. آن تنهايي غريب و جانسوز در آن شب مخوف كه روستاهاي بسياري شاهدش بودند. روستاي چئراغلي،‌ روستاي باجاباج، روستاي دامن آباد و....نيز سال هاي سال از آن تنهايي غريب رنج خواهند برد. حكايت « محمد» از چئراغلي و حكايت « خديجه » در باجاباج، معلوم است كه دل تاريخ مان را به درد خواهد آورد.

و « گلين » بانو در روستاي چاي كندي ورزقان. شيرزني كه در آن شب تنهايي جان 6 نفر را نجات داده است. تصور كنيد آن لحظه هاي مرگ و زندگي را. تصور كنيد آن سعي و كوشش شجاعانه و مسئولانه ي « گلين»‌ را. حتي در روستاي چئراغلي نيز زن « محمد» به تنهايي آوار را با دستانش مي كند تا فرزندش را نجات دهد و محمد مي گويد « هيچ كس در آن لحظات عشق و تلاش مادرانه زنم را براي نجات فرزندمان نديد». فرزندي كه اما جانش را زير آوار از دست داده بود.

آري قره داغ از بانوانش شرمسار است و مردانش چگونه اين غم و غريبي آن ها را پشت سر خواهند گذاشت. زلزله ي 21 مرداد در قره داغ با « تنهايي بانوان » بسيار غريبانه ثبت شد.

حال، حكايت « گلين» است و « گلين» شيرزني است از تبار «‌پريزاد». پريزاد آن « قره قوچاق»ي بود كه در محال خداآفرين حماسه آفريد و روي مردان ديار قره داغ را سفيد كرد. بعيد نيست كه در روستاي زلزله زده و زير آسمان شب، زني از همين تبار حماسه آفريني كند. « گلين» و گلين ها نام و يادشان دل تاريخ را شاد مي سازد و قره داغ به خود مي بالد براي هميشه.

بالاخره پول بازسازي منطقه زلزله زده ي قره داغ چگونه تأمين خواهد شد؟

در حاشيه رد دو فوريت و يك فوريت طرح تسريع بازسازي مناطق زلزله زده قره داغ در مجلس

مسئولان دولتي خود مي گويند تقبل همه ي هزينه هاي بازسازي از عهده ي دولت خارج است و كمك هاي نقدي صورت گرفته هم كه كافي نبوده است و طرح نمايندگان هم كه رأي نياورد. در اين حال پرسش اين است كه بالاخره مشكل مالي موجود در بازسازي ارسباران چگونه برطرف خواهد شد؟

ادامه نوشته

قره داغ خواب راحت ندارد

خانه هايمان لرزه نگار شده اند و با كوچك ترين زمين لرزه به صدا درمي آيند. تن رنجور و خسته ي اين ديار انگار به جرمي ناكرده بر هزاران ضربه شلاق محكوم شده است. هر لرزه كه مي آيد، انگار ضربه ي شلاقي بر تنش فرود مي آيد. در خواب باشيم يا بيدار اكثر لرزشها را نمي فهميم اما بزرگي اش كه از 2 يا 2.5 گذشت متوجه مي شويم و خانه هايمان اما همه زير ضربات ريز و درشت هستند.

ساعت 4 و 26 دقيقه ي امشب زمين قره داغ لرزه ي بزرگي داشت. 4.5 ريشتر بود و كانونش در عمق 19 كيلومتري زمين. مركز سطحي اش در 13 كيلومتري ورزقان، 28 كيلومتري خواجه و 37 كيلومتري اهر بود. محدوده ي چاخماق بولاق جايي كه از 21 مرداد تاكنون محل اصلي و به عبارت محل تمركز زمين لرزه هاي پرشماري براي منطقه ي قره داغ بوده است كه حالا تعدادش دارد به 3 هزار نزديك مي شود.

زمين لرزه ي 4.5 ريشتري امروز كه همچنان در محدوده ي شناخته شده اش به وقوع پيوست، شب اهر را تكان داد و خواب را از چشم اهالي گرفت اما اثرش در ورزقان و روستاهاي اطراف بيشتر بوده است و حالا چه جاي واژه ي خواب است كه ما و ديار ما از 21 مرداد خواب راحت نداشته ايم.


مخاطره ي آوار و گرد و خاك در مناطق زلزله زده ي قره داغ

روزهاي اول زلزله با چادرهاي سفيد هلال احمر روستاهاي زلزله زده از مسافت هاي دور به چشم مي آمدند. آواربرداري در روستاهاي تخريب شده چنان طوفاني از گرد و خاك به راه مي انداخت كه چادرهاي سفيد را مي بلعيد و اكنون اين چادرها ديگر سفيد نيستند و از دور هم به چشم نمي آيند.

مردم زلزله زده ي روستاها روز و شب هاي سخت را در چنان هواي آلوده اي طي كردند. هنوز هم با ورزش هر بادي گرد و خاك بلند مي شود. حتي لايه اي از گرد و خاك روي درختان نشسته است و اين همه، طوفاني از گرد و خاك است كه خود، مخاطره اي ديگر تلقي مي شود.

مشكل زيست محيطي بسيار مهم كه از همان روزهاي اول و همزمان با شروع آواربرداري خود را نشان داد،‌ عدم مكان يابي مناسب براي تخليه ي آوارها بود. متأسفانه آوارها اغلب در مكان هاي نامناسب مانند كنار جاده ها و حتي بستر رودخانه ها تخليه شدند. در اين خصوص رئيس سازمان محيط زيست استان هم هشدار داده است اما معلوم مخاطب هشدار چه كسي يا نهادي است و در عمل چه اقداماتي انجام گرفته است.

ظروف يكبار مصرف نايلوني كه در حجم بسيار گسترده به مناطق روستايي زلزله زده وارد شد، اگر با مديريت صحيح جمع آوري و دفع نشوند، مي توانند تبعات زيست ميحطي ديگري در پي داشته باشند.

مشكل مهم ديگري كه باز از همان روزهاي اول بروز يافت، بي سرپناه ماندن احشام روستاييان و هجوم حيوانات وحشي مانند گرگ ها بود. اگرچه مصون ماندن روستاييان و احشام آن ها از حمله ي چنين حيواناني مهم تر از هرچيزي است اما انتخاب روش نامناسب براي دفع اين حيوانات باز مي تواند آثار سوء زيست محيطي داشته باشد. ضمن اين كه فرمانده نيروي انتظامي استان اخيراً اعلام كرده است « تنها تهدیدی که در زلزله اخیر، امنیت زلزله زدگان را تهدید می کرد، حمله ی گرگها بود». پوشيده نيست كه آغاز فصل سرما مي تواند اين حيوانات را در پي يافتن غذا به سوي مناطق زلزله زده بكشاند.

اين همه از همان ابتدا تدبير زيست محيطي لازم داشت و معلوم نيست آيا كارگروه ويژه ي زيست ميحطي در مناطق زلزله فعال و يا نه.


عكس ها از حامد نظري / مهر

مراقب باشيم حتي يك كودك زلزله زده هم از تحصيل بازنماند

در سال هاي اخير بسياري از مدارس روستايي به خاطر آمار پايين دانش آموز منحل و مقرر شده دانش آموزان آن ها در مدارس روستاهاي نزديك درس بخوانند. البته دولت براي اياب و ذهاب آن ها خودرو تأمين مي كند. خود اين مسئله مي تواند در ترك تحصيل تعدادي از بچه ها تأثير داشته باشد چراكه برخي از والدين راضي به رفت و آمد فرزندشان به روستاي ديگر نيستند و اين عدم تمايل به ويژه در مورد دختران بيش تر صورت مي گيرد. هرچند تأمين خودرو در همه حال به خوبي انجام نشده است. روستاي چئراغلي در جنوب ورزقان مدرسه راهنمايي ندارد و در سال 86 چهار كودك دانش آموز اين روستا براي ادامه ي تحصيل مجبور بودند به روستاي شخملو بروند. زمستان آن سال معلوم شد كه خودرويي براي رفت و آمد آن ها تأمين نشده است. دو كودك از اين چهار كودك موقع برگشت با پاي پياده قرباني بهمن شدند و جان باختند.

حال زلزله ي اخير خيلي چيزها را به هم زده است و به ويژه تحصيل كودكان روستايي بايد با جديت تمام مورد پيگيري قرار گيرد. مدارس بسياري تخريب شده و ممكن است اين مسئله كودكان بسياري را از تحصيل باز بدارد. شنيده مي شود برخي از خانواده هاي روستايي به خاطر وضعيت حاضر و عدم تأمين به موقع واحد مسكوني از روستا رفته اند و اين موضوع مي تواند در كاهش آمار دانش آموزان و احياناً بازماندن تعدادي ديگر از تحصيل نقش داشته باشد. ضرورت دارد كه مسولان آموزش و پرورش سياست پيش گفته را در مناطق زلزله زده متوقف كنند و بدون توجه به آمار دانش آموزان واحد آموزشي در روستاهاي زلزله زده داير كنند.

كوچك ترين تغيير در وضعيت آموزشي مدارس روستايي ممكن است در بازماندن كودكاني از تحصيل نقش داشته باشند. عدم تأمين كانكس لازم براي داير شدن فعاليت آموزشي ممكن است مدارس راهنمايي و ابتدايي را به صورت دوشيفته درآورد و رفت و آمد دانش آموزان از روستاهاي همجوار را دچار مشكل كند.

اگرچه گفته شد كه مدارس مناطق زلزله زده در اين مخاطره روسفيد شدند اما آمار رسمي اعلام شده از تخريب تعداد بالاي مدارس حكايت دارد. براي مثال مدير آموزش و پرورش اهر و گفته است « در اين زلزله اخير به ۱۱۰ مدرسه ۳۰ الي ۱۰۰ درصد آسيب رسيده كه از اين تعداد ۱۱ مورد در شهر و ۱۸ مورد در روستا ها غيرقابل استفاده بودند».

روستاي دامن آباد اهر / اول مهر / عكس: معصومه فريبرزي

مناطق زلزله زده؛ كلاس درس مخاطره ي زلزله


آغاز مهر امسال و شروع سالتحصيلي جديد در قره داغ با زلزله كليد خورد. زلزله ي قره داغ از 21 مرداد شروع شده و اينك در مدت 43 روز به 2500 مورد رسيده و در واقع اين منطقه روزانه حدود 60 بار لرزيده است. اما لرزش هاي بالاي 2 ريشتر به طور متوسط روزانه 6 مورد بوده است.

صبح روز اول مهر و درست زماني كه مراسم آغازين سال تحصيلي در مدارس اجرا مي شد، زمين لرزه ي 4 ريشتري مراسم را لرزاند. كودكان مان كه امروز از مدرسه آمدند، قبل از اين كه معلم شان را معرفي كنند و از دوستان جديدشان بگويند، از زلزله گفتند.

درست است كه ساختمان هاي مدارس ما نسبت به ديگر اماكن آسيب كمتري ديده اند و روسفيد از اين واقعه بيرون آمدند اما كم نيستند مدارسي كه مهر تخريب بر پيشاني شان خورده و امسال قرار نيست كه دانش آموزان در آن ها درس بخوانند.

اگر بگوييم كودكان ما و دانش آموزان ما زلزله را از ذهن شان پاك كرده اند، خلاف واقع گفته ايم و لااقل زمين لرزه ي 4 ريشتري امروز بخشي از واهمه ي مانده در ذهن و دل كودكان را تثبيت كرد.

در چنين شرايطي به نظر مي رسد كه در مديريت هاي آموزش و پرورش منطقه ي ارسباران جدا از برنامه ها و كارگروه هاي فني و بازسازي مدارس، بايد برنامه هاي علمي و آموزشي در ارتباط با زلزله براي دانش آموزان تعريف و اجرا شوند. اين برنامه ها مي توانند از منظر كسب آمادگي و آموزش نكات ايمني در برابر وقوع زلزله و همچنين تقويت روحيه و نشاط بخشي مورد توجه واقع شوند. از طرفي بهترين « موقعيت آموزشي» در موضوع « زلزله و مسئوليت انسان » فراهم آمده است. مناطق زلزله زده اكنون بهترين كلاس درس براي دانش آموزان است. نمايش تصاوير و بازديد از مناطق زلزله زده اعم از مشاهده ي خانه هاي فروريخته و محل هاي فعاليت گسل و آثار و پيامدهاي زلزله مي تواند در شناخت دانش آموزان ( به ويژه مقطع متوسطه ) از اين پديده و مخاطره ي طبيعي بسيار مؤثر واقع شود.

در اين خصوص مسئوليت گروه هاي آموزشي جغرافيا در مناطق آموزش و پرورش ارسباران بالاست و اميد مي رود در تشكيل گروه هاي علمي و آموزشي به اين منظور كوشش لازم صورت گيرد.

اخيراً جمعي 60 نفره از معلمان استان آذربايجان شرقي در گروه هاي آموزشي مختلف اعم از جغرافيا،‌ زمين شناسي و فيزيك و...از مناطق زلزله زده ي شهرستان ورزقان بازديد كردند و از توضيحات علمي دكتر صولت عطالو و دكتر شمس بهره مند شدند. بازديدي كه اطلاعات كسب شده و شناخت هاي حاصل آمده در آن، در كلاس هاي درس دانشگاه هاي ما به ندرت پيدا مي شود. پيوند برنامه و كلاس درسي جغرافيا و زمين شناسي با چنين موقعيت هاي عيني آموزشي بسيار حائز اهميت است و فراگيري حاصله در آن بسيار بيش تر از اتكاي صرف بر كتاب درسي و فضاي بسته ي كلاس خواهد بود.

بيزيم كند و محرم

در مورد سريال « بيزيم كند» قبلاً مطلبي نوشته بودم و آن چه باعث شد دوباره يادي از آن كنم، به خاطر يادي است كه از او در خانه ها و خانواده ها مي شود. بازگشت او به روستاهاي قره داغ در اين روزهاي سخت زلزله، صحنه هاي به غايت هنرمندانه و ماندگاري خلق مي كند. برخلاف بسياري ديگر، مردم گريه ي او را قبول دارند چون اشك او طعم اشك مردم را دارد. من اولين بار محرم و مجري گري اش را سه سال پيش در جشنواره قره قيه ديدم و امروز در « بيزيم كند» دو دانگ از او شكوفا شده و بخش قابل توجهي از استعدادش در گوشه اي از وجودش خاك مي خورد و در مورد « محرم» همين بس كه مردم او را پسنديده اند.

ادامه نوشته

شكوفه لبخند زيبا در قاب صورت زخمي

در زلزله ي 21 مرداد قره داغ بر اساس آخرين آمار مسئولان دولتي 258 نفر جان باختند كه 15 نفر از اين تعداد، دانش آموز بودند كه 13 نفرشان متعلق به بخش خواجه از توابع شهرستان هريس هستند.

امروز بر اساس اعلام قبلي و همزمان با چهلم جان باختگان زلزله، « جشن شكوفه ها» در روستاي كويج از بخش خواجه منطقه ي قره داغ با حضور وزير آموزش و پرورش برگزار شد و در واقع انتخاب بجايي بود برگزاري اين جشن در منطقه ي زلزله زده ي قره داغ و البته بخش خواجه. آوردن « عمو پورنگ » كه براي كودكان ما آشناست و « عمو»يي دوست داشتني است، به اين جشن نيز از اعمال سليقه ي خوب مضاعف حكايت داشت.

اين جشن توانست لبخند بر صورت زخم خورده ي كودكان كويج به نمايندگي از تمام كودكان منطقه ي زلزله زده ي قره داغ بياورد و در آستانه ي بازگشايي مدارس و طلوع مهر، قدري از غم نشسته بر سيماي كودكان قره داغ را بزدايد.

وقتي تصوير كودكان و دانش آموزان جان باخته را ديديم و حتي شاهد بيرون آمدن تن بي جانشان از زير آوار بوديم،‌ زخمي عميق در جان و تن يافته ايم كه به اين زودي ها بهبود نمي يابد، اما همان قدر كه ياد از دست رفتگان را بايد در خاطرمان داشته باشيم، بيرون آوردن كودكان مان از زير آوار اندوه زلزله هم تكليفي است كه بر عهده ي ماست. اين ها آينده سازان ما و ميهن ما هستند و نبايد گذاشت زخمي از زلزله در آن ها باقي بماند.

امروز با غمي در جان، لبخند و شادي كودكان مان را نظاره كرديم و بي شك روح مادران و پدران جان باخته نيز از شادي كودكان مان شاد شدند.




بر شاخ هاي گاو زلزله؛ « چاخماق بولاق » و « گويجه بئل»

در زلزله هاي 21 مرداد قره داغ، دو محدوده ي مشخص بيشترين تأثير و خرابي را يافتند و لرزش هاي پرشمار پس از آن و به عبارتي محل مركز سطحي زلزله هاي رخ داده عمدتاً در اين دو محدوده متمركز بوده است. اين هر دو مربوط به دامنه ها و دره هاي رشته كوه قوشاداغ در دو سوي شمالي و جنوبي آن است. يكي مسير محور اهر ـ تبريز ( جنوب غرب اهر) و ديگري مسير ورزقان ـ خواجه ( جنوب شرق ورزقان و شمال خواجه ) در دو سوي اين رشته كوه كه در اين محدوده ها روستاهايي مانند؛ گورادره، يايجيلو، گمش آباد، مزرعه حاج عابدين، دامن آباد،‌ ملالار، دغليان و اورنگ، مهترلو، شخملو، چئراغلي، ميرزاعلي كندي، زغن آباد، زنگ آباد ، زئغانو، باجاباج و...واقع اند. اگر بخواهيم براي اين دو محدوده ي دايره وار، نام مركزي در نظر بگيريم،‌به ترتيب « گويجه بئل» و « چاخماق بولاق » خواهد بود كه بقيه ي نقاط آسيب ديده، در ادامه ي جهت هاي شمالي و جنوبي آن ها ( از خواجه تا ورزقان و از هريس تا اهر ) واقع اند.

بجز زلزله هاي دوقلوي اوليه ( بر اساس موقعيت جغرافيايي اعلام شده ) و تعدادي محدود از پس لرزه ها، بقيه ي زمين لرزه ها كه اكنون تعداد آن ها به 2400 مورد رسيده، در دو محدوده ي مورد اشاره و به ويژه « چاخماق بولاق » ( كه محلي بين اهر و ورزقان و خواجه مي باشد )، بوده است.

امروز 29 شهريور، لرزش ها از محدوده ي چاخماق بولاق به محدوده ي گويجه بئل آمد و كانون ( مركز سطحي ) همه ي چهار لرزه ي رخ داده ( بالاي 2 ريشتر) امروز، در محدوده ي گويجه بئل ( روستاهاي گورادره، يايجيلو و مزرعه )بوده است.

افسانه اي است كه شنيده ايم زمين روي دو شاخ گاوي است كه چون سرش را تكان مي دهد،‌زمين مي لرزد و انگار كه چاخماق بولاق و گويجه بئل روي دو شاخ اين گاو قرار گرفته اند.



قلب زلزله زدگان ترك برداشته است

براي خواب كه افقي مي شويم، چشم هايمان بر ترك هاي سقف قفل مي شود و فكر و خيال زلزله خواب از چشم هايمان گرفته است. با هر صدا و تكاني از خواب مي پريم و در خواب كوتاهمان هم خواب زلزله مي بينيم. امروز چهلمين روز زلزله ي روز 21 مرداد است و در اين چهل شبانه روز، نيمه شبي را خواب راحت نداشته ايم. در شهر اهر اكثر چادرهاي برپا شده در معابر و ميادين و مراكز عمومي ديگر نيستند اما آن ها كه خانه شان بايد از نو ساخته شود، هنوز در چادر زندگي مي كنند. با وجود اين آن ها هم كه به خانه ها رفته اند، در واقع چادر از بيرون به خانه برده اند و چادر اين روزها نه تداعي كننده ي تفريح و گردش كه براي ما بيانگر و نشانه ي آواره گي است. وضعيت چادر در خانه هايمان استمرار دارد.

از طرفي تصاوير دلخراش و جانسوز جان باختگان و مصدومان زلزله و مصيبت ديدگان بارها و بارها در ذهن مان و در برابر ديدگان مان عبور مي كنند.

ترك هاي خانه ها به درصد نشستند تا وام بگيرند و مرمت شوند اما ترك هاي قلبمان به چشم نمي آيند. خيلي ها خانه شان خراب شده و درگير پيچ و خم اداري و بانكي هستند و خيلي ها با ترس و لرز زير سقف پر از شكاف و ديوارهاي زخمي مي خوابند. شهر و روستاهاي زلزله زده را غباري از غم و اندوه پنهان و آشكار فرا گرفته است. با اين همه زندگي جاري است اما استمرار لرزه ها و به ويژه تعداد پرشمارش هنوز هم دلهره در دل مان را نگه داشته است.

امروز چهلم جان باختگان زلزله 21 مرداد است و قره داغ اين روز هم تعزيه دارد و از فردا كه انشاءالله رخت عزا از تن درآورد و نشاط در حيات جاري شود و به لطف و عنايت خداوند رحمان لرزه ها فروكش نمايد و آسودگي و آرامش مهمان خانه هاي قره داغ شود. 

تصويري از كمپ اسكان زلزله زدگان ( اردوگاه شهيد فهميده) در اهر ( 25 شهريور)

فراز و فرود لرزه ها در قره داغ؛ وقوع زلزله 4 ريشتري

پس از دو روز آرامش نسبي در زمين قره داغ و كاهش تعداد و بزرگي زمين لرزه ها در اين منطقه كه تعدادشان به دو مورد با بزرگي متوسط 2.4 كاهش يافته بود، امروز 27 شهريور، تعداد لرزش ها افزايش يافت و تا ساعت ۱۳ به ۹ مورد رسيد كه يكي از آن ها با بزرگي 4 ريشتر در ساعت 11 و 35 دقيقه و 47 ثانيه و با مركز كانوني در موقعيت جغرافيايي « ۳۸.۴۴ شمالي و ۴۶.۶۹ شرقي» و عمق كانون 18 كيلومتر رخ داد و ساختمان ها را لرزاند. مركز سطحي اين زمين لرزه در نقطه اي ميان اهر و ورزقان و نزديكي جاده ي ميان اين دو شهر بوده است. تعداد لرزه هاي امروز تا ساعت 6.5 عصر تعداد زمين لرزه هاي امروز به 11 مورد رسيد.

پس از وقوع زلزله هاي 6 و 6.2 و پس از آن 5.2 ريشتر، لرزش هاي مداوم و روزانه در اين منطقه ادامه داشته و در مدت يك ماه از مرز 1800 مورد گذشت و بعيد هم نيست كه از مرز 2000 لرزش بگذرد. مركز سطحي اين تعداد زمين لرزه عمدتاً در محدوده اي ميان سه شهر اهر و ورزقان و خواجه متمركز بوده است. بزرگي زمين لرزه هاي پرشمار در قره داغ پس از روزهاي اوليه و به ويژه در شهريورماه عمدتاً بين 2 تا 3 ريشتر بوده اما بالا 3 نيز كم نبوده به طوري كه برخي گزارشها حكايت از آن دارد كه تعداد لرزشهاي بالاي 3 ريشتر بيش از 300 مورد بوده است. بزرگي برخي از آن ها تا 3.6 و 3.8 رسيده بود اما حداقل در شهريوماه اولين لرزش 4 ريشتري بود كه امروز رخ داد.

تعداد زمين لرزه هاي قره داغ به ۲۲۷۶ مورد رسيد

امروز خبر بسيار مهم در ارتباط با تعداد زلزله از سوي مدیرکل مدیریت بحران استانداری آذربایجان‌شرقی اعلام شد. خليل ساعي گفت « از زلزله بیستم و یکم مرداد اهر و ورزقان تاکنون دو هزار و 276 زلزله و پس زلزله در منطقه رخ داده که از این تعداد، دو مورد بالای شش ریشتر بوده است».

هنوز پول بازسازي ارسباران جور نشده است

همايش « مهر ايران، مرهم آذربايجان » عصر روز شنبه 25 شهريور و پيرو فراخوان قبلي در تالار وزارت كشور در تهران برگزار شد. پيش از برگزاري همايش « مهر ايران، مرهم آذربايجان » مسئول كميته تبليغات و اطلاع رساني اين همايش اعلام كرد «بيش از پنج هزار نفر براي شركت در اين همايش ملی و کمک به زلزله زدگان آذربایجان شرقی نام نويسي كرده اند». علي رغم اعلام چنين آماري به نظر مي رسد اين همايش در دست يابي به اهداف خويش و در جذب كمك هاي مالي لازم توفيق نيافته است. معاون اول رئيس جمهور در اين همايش گفته كه « نیازها بیش از مبالغ جمع‌آوری شده است » و از ساير خيرين خواسته تا « سایر خیران را نسبت به نیازهای مناطق زلزله‌ زده آگاه سازند». امام جمعه تبريز نيز اين نكته را از نظر دور نداشته و در اين همايش گفته است « هزینه برآورد شده برای بازسازی کامل مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی را بالا دانست» و گفت: « تقبل همه این هزینه‌ها به تنهایی از عهده دولت برنمی‌آید». حتي در جريان برگزاري اين همايش نيز اعلام نشد كه از ابتداي وقوع زلزله تا كنون ميزان كمك هاي نقدي مردم و خيرين كشور و كمك هاي نقدي خارجي چه قدر بوده است و دولت چه ميزان بايد هزينه كند. ضمن اين كه از 9 هزار ميليارد ريال خسارت زلزله ارسباران، بيش از 5 هزار ميليارد ريال آن مربوط به خسارت واحدهاي مسكوني است كه با اعطاي تسهيلات بانكي برطرف مي شود.  

 استاندارآذربايجان شرقي اخيراً « میزان خسارت تفکیکی زلزله اخیر ارسباران را 9 هزار میلیارد ریال» اعلام كرد كه بیش از پنج هزار میلیارد و 78 میلیون ریال آن مربوط به خسارات  واحدهای مسکونی روستایی و شهری است. به گفته ي عليرضا بيگي « بخش کشاورزی یک هزار و 761 میلیون ریال، راه و ابنیه 560 میلیارد ریال و فضاهای بهداشتی 435 میلیارد ریال خسارت دیده‌اند».

ادامه نوشته

چادرهاي اسكان زلزله زدگان بايد از هم فاصله داشته باشند

پس از وقوع زلزله كه 30 هزار واحد مسكوني را در 300 روستا و مناطق شهري اهر و ورزقان تخريب كرد، 300 هزار نفر در منطقه ي زلزله زده ي قره داغ تحت تأثير قرار گرفتند و حدود 200 هزار نفر به سكونت در چادر روي آوردند. علاوه بر روستاهاي تخريب شده، در مناطق شهري اهر و ورزقان نيز انبوه چادرهاي رنگارنگ در ميادين و خيابان ها و پارك ها و باغات و حياط مدارس و ادارات و ديگر فضاهاي باز عمومي سربرآوردند.

ميدان فوتبال استاديم ورزشي تختي در اهر

ادامه نوشته

3800 واحد مسكوني در شهر اهر ديگر قابل سكونت نيستند

در شهر زلزله زده ي اهر ۳۸۰۰واحد مسكوني مهر تخريب خورده و قابل سكونت نيستند. اكثر اين واحد ها در حاشيه ي شهر واقع اند و خانوارهاي ساكن در آنها پرتعداد و از نظر مالي در سطح پاييني قرار دارند. اگر هر خانوار ساكن در اين تعداد واحد مسكوني را به طور متوسط 5 نفر فرض كنيم، ۱۹ هزار نفر اكنون بايد اسكان داده شوند. اين تعداد شهروند اهري و البته بيش تر از اينها در فضاهاي باز نزديك محل سكونت شان و يا در حياط خانه شان در چادر زندگي مي كنند اما دو كمپ اسكان براي اين افراد در شهر اهر ايجاد كرده اند. در واقع چادرهاي نصب شده در حياط مدارس و ادارات را برچيده اند. اردوگاه شهيد فهميده يكي از محل هايي است كه اكنون چادر هلال احمر به تعداد زياد در آن نصب شده اند. محل ديگري در نزديكي آن و در حياط بيمارستان قديم است. مسئولان تلاش دارند زلزله زدگان خانه خراب را به اين محل ها هدايت كنند اما اكثر آن ها حضور و اقامت در نزديكي خانه شان را ترجيح مي دهند. متأسفانه سطح زمين در زير اين چادر خاكي است و از آن همه كمك هاي نقدي مي شد با مبلغ ناچيزي محل نصب اين چادرها را در يكي دو ساعت آسفالت كرد.

ادامه نوشته

براي كودكان زلزله، دهكده ي بازي درست كنيد

آوار غم و اندوه زلزله براي كودكان سنگين تر است و تحملش بسيار سخت. در اين روزهاي سردرگمي و گرد و خاك و آمد و شدها، كودكان نبايد به درد بزرگان بسوزند. اين سختي ها و اين روزهاي سخت آن ها را مي شكند. آن ها لحظه هاي دردناكي را ديده اند و روح لطيف شان آسيب ديده است. كارهاي ارزشمندي براي سرگرمي و شادي آن ها هرچند محدود به ويژه از سوي هنرمندان صورت گرفته اما برنامه هاي شادي بخش و نشاط آفرين و سرگرم كننده و تفريحي براي كودكان بايد مستمر و گسترده باشد. از مهرماه كه برخي شان به مدرسه مي روند، آموزش و پرورش در اين خصوص مي تواند قدم هاي مهمي بردارد و برنامه هاي تأثيرگذاري اجرا نمايد. ورود تلويزيون به چادرها و توليد و پخش برنامه هاي ويژه و همچنين تعريف و اجراي برنامه هاي فرهنگي و هنري در روستاها از سوي گروه هاي هنري مي تواند مورد توجه باشد.

يكي از كارهاي خوب و شدني در اين خصوص ايجاد دهكده ي بازي براي كودكان در روستاهاي زلزله زده ست كه تداعي كننده ي شهربازي است. روستاهاي بزرگ و پرجميعت و كاملاً تخريب شده مي توانند در اولويت باشند. تأمين وسائل بازي در سطح محدود و ايجاد محوطه اي براي استقرار چنين وسائلي در روستاها كاري است شدني.

عكس: پرويز گلي زاده

مكان هاي انباري؛ پروژه جديد در اسكان زلزله زدگان

پس از آن كه معلوم شد وعده ي اتمام ساخت و ساز و اسكان دائم زلزله زدگان در مدت دو ماه عملي نيست و سرماي زودرس و بارش هاي تند منطقه ي كوهستاني قره داغ از راه رسيد مسئولان به ويژه نمايندگان و حتي رئيس مجلس از ضرورت اسكان زلزله زدگان در كانكس سخن به ميان آوردند.

در شرايطي كه لرزش قره داغ از سرما به لرزش آن از زلزله افزوده شده و رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به اين كه « سرما و باران دو مشکل اصلی هزاران زلزله زده است»، از مردم مي خواهد « تا به هر نحوی شده کانکس به مناطق زلزله زده ارسال کنند»، استاندار آذربايجان شرقي با اعلام اين كه «  تقریبا 70 درصد آواربرداری به اتمام رسیده است»، خبر مي دهد كه « تلاش ما این است که زودتر مکان‌های انباری در نظر گرفته شده  بهینه‌سازی شود که اگر چادرها در این شرایط جوابگو نباشند از این محل‌ها به عنوان مکان مسکونی استفاده کرد تا از این شرایط عبور کنیم». مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان‌شرقی نيز امروز خبر داد كه « با توجه به سرد شدن هوا و آغاز بارندگی‌های پاییزه در مناطق زلزله‌زده از محل‌هایی که برای نگهداری علوفه در دست احداث است می‌توان برای اسکان موقت زلزله‌زده‌ها استفاده کرد».

در خصوص دام روستاييان نيز كه ساخت اماكن دامي به اين زودي ها بعيد نمود،‌ نماينده اهر و هريس انتقال دام روستاييان به پارس آباد را پيشنهاد و خبر آن از كميسيون عمران مجلس نيز بيرون آمد.

اين همه در حالي است كه به گفته ي استاندار آذربايجان شرقي « 120 هزار نفر در چادرها زندگي مي كنند» و رئيس سازمان جهاد كشاورزي اعلام كرده است  « یک هزار و 345 واحد از اماکن دامی در مناطق زلزله زده تخريب شده است». در چنين وضعيتي است كه نماينده ورزقان و خاروانا مي گويد« بی‌برنامگی در مناطق زلزله‌زدگان موج می‌زند». پس از گذشت يك ماه از زلزله و شناختي كه مسئولان محترم از شرايط منطقه دارند، به نظر نمي رسد كه برنامه مدون و اجرايي نداشته باشند و مرتب خبرهاي و ايده هاي جديد در اسكان زلزله زدگان مطرح كنند.

تصويري از مناطق زلزله زده ـ ۲۴ روز پس از زلزله

قره داغين،‌ قره گونونده يؤزوموز قره دي!!

 

ـ « نه نن اولسون بالا»!

ـ « باجين اؤلسون قارداش»!

نيسگيل بو سؤزلردن داشير! بو ايكي جومله اؤزلريده قابا توتا بيلمه ييب لر آنا و باجي اوره گيندن قوزانان هايي! بولاردان ساده و آنجاق درين و آغير سؤز اولا بيلر مگر؟!

قاراداغين « زلزله» سينده قوزانان هاي لار‌، هاراي لار و ها بئله ناله لر و اوخشامالار ايچينده كلمه لرده قابا توتولمايان نيسگيللي سؤزلر وار. نيسگيللي گؤزلر قاليبينده سئغشمييان حالت لر و حال لار وار.

هانسي قولاق ائيشيده بيلدي آنالار و آتالار بولوت لارلا بيرليكده چاخناشيب ياغاندا؟

هانسي اَل، اَل آتا بيلدي، دام آلتيندان يارديما اوزانان ال لره؟

هانسي كيشي اَل آتا بيلدي،‌ او يالنيز قالان آناييا، دام آلتيندان بالاسين آختاران چاغندا.

قاراداغين دردي هله ده دئشيلب آغيز آچاجاق.

قارادغين آنالاري گئجه نين قارانليق چاغلاريندا يالنيز قالماق لاري و يالنيز يئر آلتيندان كورپه لرين آختارماق لاري نيسگيل، بيزي يعني بيز يئكه كيشي لري عؤمور بويي ياندريب ياخاجاق.

نئجه كي بير قوجا آنا،‌ زلزله نين صاباحي سود گونو دئيه كي؛ « بالا دؤنن گلن اولمادي»! و نئجه كي « باجاباج » كندينده، « خديجه» دئيه كي « بالا دؤنن گئجه گؤزوموز يولدا قالدي»!

آند اولا بويوك تانرياكي آنالارين اؤ‍ز گويه توتوب شيون ائتمك لري اوچون، اَل آتيب ساچلاريني يولماق اوچون، دئرناق چكيب يوزلريني يارماق اوچون، بيزيم يعني بيز كيشي لرين اؤ‍زو قره دي! كورپه بالالارين دام آلتيندا قاليب جان وئرمك لري، يامان درد اولوب بيزيم جانئمزدا يئرآلاجاق.

قره داغ زلزله سي هامئني ايمتحانا چكدي و گيزلتمك نه لازيم كي قره داغين،‌ قره گونونده يؤزوموز قره دي!!

ايندي آي آنا! آي اوره گي دردينن دولي!

چالخالان! يئرقالان! آخ بويانا! آخ اوينا!

ايندي دير يئري، سسلنه سن

تاريخ بويو بو ائلين،‌ بو توپراغين بوتون نيسگيليني

چكه سن لاي لايا سن!

ايندي آي آنا! آي اوره گي دردينين دولي!

آي گؤزل كؤرپه بالاسين توپراغا تاپشئران!

آي گؤزو يولدا قالان آنا!

يئري وار اوخوياسان:

لالاي بئشيگيم لاي لاي      ائويم ائشيگيم لاي لاي

سن يات شيرين يوخودا      چكيم كئشيگين لاي لاي

قرارمان از چادر به خانه بود؛ نه از چادر به كانكس!!

در شرايطي كه مردم زلزله زده ي ارسباران منتظر عملي شدن وعده ي ساخت و ساز در دوماه و اسكان دائم در خانه هاي تازه ساخت شان بودند و در شرايطي كه از ابتدا بحث انتقال از چادر به كانكس در ميان نبود و در شرايطي كه يك ماه از آغاز زلزله ها در منطقه ي قره داغ مي گذرد، استاندار آذربايجان شرقي از اتمام 70 درصدي عمليات آوار برداري خبر مي دهد. سرما از راه رسيده و از كميسيون عمران مجلس خبر مي رسد كه روستاييان دام هايشان به پارس آباد منتقل كنند و در شرايطي كه نمايندگان منطقه از ضرورت تأمين كانكس سخن به ميان آورده اند جالب ترين خبر اين است كه امروز رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با اشاره به اين كه « سرما و باران دو مشکل اصلی هزاران زلزله زده است»،‌گفت: « سرمای هوا به حدی است که روستائیان زلزله زده پتوی خود را روی گوسفندان می کشند، زیرا همچنان دام ها بدون طویله رها شده اند».

جالب تر اين كه محمود مظفر « از مردم خواست تا به هر نحوی شده کانکس به مناطق زلزله زده ارسال کنند». با وجود اين اما به نظر مي رسد علي رغم اطمينان مسئولان دولتي از ضرورت اسكان زلزله زدگان در كانكس، اين مهم هنوز جدي گرفته نشده است. هر چند از اوايل هفته چهارم زلزله در برخي روستاها مردم در حال آماده سازي محل نصب كانكس هستند.

 استاندار آذربايجان شرقي گفته است « 120 هزار نفر در چادر به سر مي برند» و  « یک هزار و 345 واحد از اماکن دامی در مناطق زلزله زده تخريب شده است». در اين وضعيت ناگهان رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر مي گويد « من نمی دانم چرا بنیاد مسکن که وظیفه تامین کانکس را دارد، آن را تامین نمی کند. جهاد کشاورزی هم دغدغه دام ها را ندارد به نحوی که برخی از روستائیان دام های خود را زیر قیمت حراج کرده اند» و در نهايت اين مقام دولتي از مردم مي خواهد كه به هر نحوي شده كانكس به مناطق زلزله زده ارسال كنند»!!!

آماده سازي محل كانكس

اين مطلب بدون درج منبع و نام نويسنده 24 شهريور توسط سايت افكارنيوز منتشر شده است!!

آموزش جغرافيا بايد عمومي شود

يكي از اصلي ترين برنامه هاي درسي كه در موضوع انسان و محيط و ارتباط بين آن ها بحث مي كند،‌ جغرافياست. در واقع تنها علمي كه از « ارتباط متقابل انسان و محيط» سخن مي گويد، همين علم است و در ديگر علوم مانند زيست شناسي و زمين شناسي و جامعه شناسي و انسان شناسي مستقلاً از انسان يا محيط بحث مي كنند اما از « رابطه»ي مورد اشاره بحث نمي كنند. در واقع « جغرافيا»ست كه در زمان تولد يعني 2300 سال پيش از « زمين به عنوان جايگاه انسان» بحث را آغاز كرد و هر تعريفي كه از اين علم شد،‌ « انسان » و « محيط» كليدواژه هاي ضروري آن بوده اند.

جغرافيا اين انديشه را دارد كه انسان به عنوان موجودي كه اكنون با تكيه بر قوه ي تعقل و شعور به فن آوري نيز مجهز است، چه اثري بر زمين مي گذارد و زمين با تمام اجزا و عناصرش چه تأثيري بر انسان دارد. جغرافيا بر ضرورت شناخت نظم و قواعد و قوانين حاكم بر زمين و رعايت آن از سوي انسان تأكيد دارد و تأكيد دارد كه انسان هرگونه رفتار خود در زمين را بر اساس همان قواعد و قوانين تنظيم كند تا نه بر اين سياره آسيب زند و نه خود دچار مخاطره شود. شعر « ياد من باشد كاري نكنم كه به قانون زمين بر نخورد» از زنده ياد سهراب سپهري را مي توان چون عبارتي زرين در سردرب جغرافيا نصب كرد. يا آن جا كه مي گويد «‌روي قانون چمن، پا نگذاريم».

ادامه نوشته

آيا روستاييان زلزله زده دام هايشان را هم از دست مي دهند؟!

در شرايطي كه يك ماه از وقوع زلزله ي در منطقه ي قره داغ مي گذرد،‌ استاندار آذربايجان شرقي تنها از اتمام 70 درصد كار آواربرداري خبر مي دهد و چنين است كه به زودي همه دريافته اند وعده ي دوماهه ي اتمام ساخت و ساز و اسكان زلزله زدگان در خانه هاي جديد عملي نمي شود. به ياد داريم كه فرداي روز زلزله يعني 22 مرداد ماه رئیس سازمان مدیریت بحران وزارت کشور اعلام كرد « براساس دستور وزیر کشور از فردا بازسازی مناطق حادثه‌دیده در شهرستان‌های ورزقان، اهر و هریس استان آذربایجان شرقی آغاز می‌شود» از 23 مرداد كه بازسازي آغاز شده تا امروز كه 22 شهريور است، مدت يك ماه مي گذرد و حالا همان رئيس مي تواند خبري هم از ميزان پيشرفت اين ساخت و ساز بدهد.  

استاندار آذربايجان شرقي از اتمام 70 درصدي كار آواربرداي در مدت يك ماه از وقوع زلزله خبر مي دهد اما نماينده ورزقان و خاروانا مي گويد « با وجود اینکه یک ماه از زلزله می‌گذرد ولی متاسفانه در اکثر روستاهای ورزقان اقدام عملی نسبت به آواربرداری مشاهده نمی‌شود».

انگار در ميان وعده هاي مبتني بر اسكان از چادر به خانه،‌مرحله ي جديدي به «‌كانكس» بروز يافته است. نماينده ورزقان و خاروانا در تازه ترين اظهارات خود مي گويد « با وضعیت موجود و نزدیکی فصل سرما که فصل کارهای عمرانی را در ارسباران پایان خواهد داد چاره ای جز تامین سرپناه های موقت برای مردم نداریم » و نماينده اهر و هريس تصريح مي كند« بحث اسکان موقت باید در دستور کار مسئولین قرار گیرد و کانکس‌ها به اندازه لازم باید دپو شود تا در صورت عدم اتمام کار ساخت مسکن در مناطق زلزله زده مردم از سرمای جان سوز منطقه در امان بمانند».

امروز رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر با تاکید بر« استقرار کانکس در روستاها» تصریح کرد: « من نمی دانم چرا بنیاد مسکن که وظیفه تامین کانکس را دارد، آن را تامین نمی کند. جهاد کشاورزی هم دغدغه دام ها را ندارد به نحوی که برخی از روستائیان دام های خود را زیر قیمت حراج کرده اند». جالب اين كه محمود مظفر « از مردم خواست تا به هر نحوی شده کانکس به مناطق زلزله زده ارسال کنند».

در اين ميان به نظر مي رسد ساخت واحدهاي دامي و تأمين سرپناه براي دام هاي روستاييان كه معيشت شان به آن ها وابسته است، در حاشيه مانده است. به گفته ي رئیس سازمان جهادکشاورزی آذربایجان شرقی «  یک هزار و 345 واحد از اماکن دامی مناطق زلزله زده تخريب شده است» اما انگار كسي دغده اي دام زلزله زدگان را ندارد و در اين شرايط خبر مي رسد كه روستاييان مجبور به فروش هاي خود و آن هم به زير قيمت شده اند. پيرو پيشنهاد نماينده اهر و هريس مبني بر انتقال دام ها به منطقه ي گرم مغان، حامد قادرمرزی عضو کمیسیون عمران مجلس 21 شهريورماه با اشاره به نشست ويژه در اين كميسيون در خصوص روند بازسازي مناطق زلزله زده، گفت:«‌ اکثر مردم مناطق زلزله‌زده یا دامدار هستند یا کشاورز به همین دلیل باید به وضعیت اقتصادی زلزله‌زدگان هم توجه شود». تصريح كرد: « در شرایط کنونی فکری به حال دامداران و مکان نگهداری دام‌ها در مناطق زلزله‌زده نشده است به همین دلیل پیش بینی شد که این دام‌ها به سمت دشت مغان هدایت شوند».

بيم آن مي رود كه روستاييان دام هايشان را از دست بدهند و همه مي دانيم كه دام و زمين اساس اقتصاد روستاهاي ماست. خانه از دست رفته و دام نيز مي رود و در اين شرايط روستاييان زلزله زده با چه اميدي اين روزهاي سخت را در روستاها سپري كنند.

درسي كه از روستاي نصيرآباد ورزقان بايد آموخت

روستاي نصيرآباد در جنوب شرق ورزقان و در دامنه هاي شمالي رشته كوه قوشاداغ واقع است. دامنه اي كه روستاي نصيرآباد در دوش آن بنا شده،‌ مستعد پديده ي لغزش است و به همين دليل سال ها پيش اين روستا در محل جديد و نزديك به جاده ي اهر ـ ورزقان و روستاي مهترلو ساخته شده است. علي رغم اين اتفاق خوب،‌ اما تعدادي از خانه ها و خانوارهاي اين روستا در محل سابق خود بازمانده اند. همان ها كه در زلزله ي اخير آسيب ديده اند. روستاي نوساخت نصيرآباد در اين زلزله آسيب نديده است ولي چند بناي بازمانده در شكل و بافت قبلي فروريخته اند. اهالي نصيرآباد قديم را شايد بتوان غريب ترين زلزله زده قره داغ نام نهاد. چون همه نصيرآباد جديد را مي شناسند و نصيرآباد قديم را فراموش كرده اند. از نصيرآباد جديد و حتي از جاده ي اهرـ ورزقان تعدادي چادر سفيد به چشم مي آيند و در دامنه هاي شمالي آن پديده لغزش در گستره اي قابل توجه و در چندين نقطه قابل مشاهده است.

پديده ي نصيرآباد نشانگر آن است كه براي اقامت در روي زمين، زيرآن را بايد شناخت چرا كه بنا نهادن خانه در زمين سست در واقع به آغوش خطر رفتن است. اگر گذشتگان ما دانش شناخت زمين و تحولات دروني آن را نداشتند، امروز ديگر هيچ توجيهي قابل قبول نيست.

نصيرآباد اگر در محل سابق مي ماند امروز خسارت يافته بود و چه بسا چند نفر از ساكنانش در اين زلزله كشته شده بودند. اين روستا خود را در زمين مناسب بازساخت و در امان ماند. ضمن اين كه اگر زلزله هم نبود،‌ خطر لغزش بود. زلزله ي اخير در جان نصيرآباد نيز همچون ديگر روستاها و مناطق شهري قره داغ رخنه كرد و لرزاند اما اين روستا سرپا ماند.

موقع بدرود گفتن اين روستا، وقتي دست تكان دادن كودكان را ديدم، حسي غريب در من مي گفت مراقبت از كودكان مهم تر از به دنيا آوردن آن هاست و در كل داشتن آدم هاي زياد بدون رفاه و آسايش و زندگي آن ها در خانه هاي گلي و سست نبايد خوشآيند باشد.

پهنه بندي خطر زلزله در قره داغ بهترين كمك براي اين منطقه است

مركز سطحي زلزله 5.2 ريشتري در نزديكي روستاي شخملو و چئراغلي

علي رغم وقوع دو زلزله ي 6 و 6.2 ريشتري در شمال غرب اهر و در دامنه هاي جنوبي كوهستان قره داغ، استمرار لرزش ها در جنوب غرب اين شهر و جنوب شرق ورزقان و به عبارتي دامنه هاي رشته كوه قوشاداغ متمركز شده است. امتداد محل شكست و شكافت زمين در دامنه هاي شمالي اين رشته و در جهت شرق به غرب و مطابق با گسل جنوبي منطقه به وضوح قابل مشاهده است. تمام آبادي هاي اين مسير ويران شده اند. از روستاهاي گمش آباد و يايجيلو و گورادره و ملالار در جنوب و جنوب غرب اهر گرفته تا روستاهاي زنگ آباد و شخملو و ميرزاعلي كندي در جنوب شرق ورزقان. در جنوب اين رشته كوه روستاهاي بخش خواجه مانند باجاباج واقع اند كه به كلي تخريب شده اند. برخي روستاها به دليل نزديكي به مركز سطحي زلزله دچار ويراني شده اند. سومين زلزله به بزرگي 5.2 در نزديكي روستاي شخملو و چئراغلي و نزديك ورزقان رخ داده است.

گسل اهر بيش از 13 قرن براساس اطلاعات موجود فعاليتي نداشته و به همين دليل يك گسل خاموش تلقي مي شده است كه تلقي اشتباهي بوده است. بنا به اعلام كارشناسان « زلزله اهر و ورزقان بر اثر گسل معکوس و امتداد لغزی به وقوع پیوسته که در سالیان متمادی تغییر وضعیت نداده بود».

و در مورد فزوني پس لرزه ها و لرزه هاي بعدي پروفسور ماساکاتسو میاجیما معتقد است« عمق کم زلزله که به فاصله 10کیلومتری از سطح زمین اتفاق افتاده ادامه پس لرزه ها را بیشتر کرده است».

جايي خوانده بودم كه در زلزله مهيب و بزرگ شيلي در سال هاي دور، گروهي مهندس زلزله از كشور فرانسه به مطالعه پوسته ي اين كشور پرداخته و با ارائه ي نقشه پهنه بندي خطر زلزله خدمت بزرگي به اين كشور كردند. نقشه اي كه با رعايت آن در امر ساخت و ساز از خطر زلزله ايمن مانده اند. كشور شيلي در كناره ي غربي آمريكاي جنوبي و در امتداد رشته كوه آند كشيده شده كه سواحل اقيانوس آرام در آن، محل فرورانش و برخورد صفحات قاره اي و اقيانوسي است.

حال در كنار انواع كمك ها، انتظار مي رود از دانشمندان داخلي و خارجي براي مطالعه ي زمين ساخت و پوسته ي منطقه ي قره داغ دعوت به عمل آيد و نتايج تحقيقات آن ها نقشه ي راه آبادني اين منطقه شود و بعد از اين دچار تلقي هاي نادرست از گسل هاي منطقه نشويم.

جابه جايي پوسته / جاده ي ورزقان ـ‌خواجه

امتداد شكست زمين / ارتفاعات قوشاداغ

بوي نان تازه دوباره در زنگ آباد مي پيچد


زنگ آباد روستايي است از توابع ورزقان و در جنوب شرقي آن كه كلاً در زلزله ويران شده است. اين روستا حدود 200 خانوار دارد و اكنون در ضلع جنوبي روستا و در چادرها زندگي مي كنند. ديروز كه آنجا بودم آواربرداري در حال انجام بود و حدود 60 درصد پيشرفت دارد. امروز فرماندار ورزقان خبر داد كه تا آخر اين هفته كار آواربرداري تمام مي شود.

در اين روستا دقايقي پاي صحبت دو بانوي كهنسال نشستم. يكي گفت «‌ مشغول كار در خرمن بوديم كه ناگهان زمين لرزيد و در يك چشم به هم زدن ديدم كه روستا ويران شد». او افزود: « عده اي براي نجات زير آوار ماندگان رفتند. كساني كه زير آوار بودند صدايشان مي آمد. داشتند با فرياد مي گفتند كه كجا هستند. ناگهان زلزله ي دوم اتفاق افتاد و همه زير آوار ماندند. 16 نفر كشته شد و يك نفر هم مصدوم در بيمارستان بستري است». ديگري گفت:‌« عده ي زيادي از اهالي روستا براي مجلس تعزيه و افطاري در تبريز مهمان بودند و دقايقي بود كه روستا را ترك كرده بودند و گرنه تعداد كشته زياد مي شد». بانوي اولي گفت: « خدا پشت و پناه مردم باشد و از دولت راضي باشد كه به ما كمك كردند». نوعي لرزش در كلامش بود و من گفتم خدا پشت پناه ماست و همه كمك مي كنند و زنگ آباد دوباره آباد مي شود. دوباره بچه هايتان دم غروب گاو و گوسفندان تان را از چرا مي آورند و دوباره زندگي آن طور كه قبلاً‌ بود جريان مي يابد. دوباره بوي نان تازه در روستا مي پيچد و ....

دو مادر دوست داشتني همچون همه ي مادران ما. چه قدر زمان لازم است كه در برابرشان دو زانو بنشيني و صبر و تحمل را از آن ها ياد بگيري. چه قدر بزرگ اند اين مادران و چه سرمايه ي بزرگي هستند اين ها. خدايا سايه ي اين مادران را از سرما كم نكن!

احساسم اين بود كه هرچه قدر هم كمك بشود باز هم كم است. وقتي چشم هايشان را نگاه مي كني، حسي در اندرون مي گويد ما براي سر زدن به اين ها دير كرده ايم. اين ها خيلي از ما طلب دارند.

هر روستايي كه مي روم حداقل يك دانگش را لنگ مهاجرت مي يابم و روستاي زنگ آباد انگار يك دانگش در تبريز قشلاق زده است و « مهاجرت» آن اتفاق ناميموني است كه بر هويت و وجود روستاهاي ما سايه افكنده است.

زنگ آباد، آبادي بزرگي بود و خواهد بود. از بالاي بلندي كه نگاه كني دريايي را زير پايت مي بيني و آنگاه است كه عمق خسارت و مصيبت را درمي يابي.

كودكان قره داغ ترسيده اند

فرزند خردسالم اين روزها پرسش هاي عجيبي مي كند. دو شب متولي كه باران مي باريد، گفت « بابا! شايد خدا باران فرستاده است تا مواد مذاب سرد شود» و امروز صبح كه صبحانه مي خورديم، آرام دانه اي انگور در پي لقمه بر دهان گذاشت و گفت: « بابا! به نظرت من زودتر مي ميرم يا زمين؟». پي جوي اين بودم كه چه بگويم كه پاسخ مورد نظر او باشد و نترسد. مادرش گفت « زمين خيلي عمر مي كند،‌عمرش از عمر همه ي ما بيش تر است » و برادرش گفت « پسر! زمين چند ميليارد سال از عمرش باقي است». گفت: « خدا را شكر».

فكر اين كه ذهن كودكم و كودكانم و كودكان وطنم چه قدر مغشوش است كه چنين پرسش ها و نگراني ها در آن تراوش دارد، بدجوري حالم را مي گيرد. كودكان ما ترسيده اند و ما در تركي اصطلاحي داريم چنين كه « اوره گيميز اوزولوب » و اين به نظرم چيزي عميق تر از ترسيدن است.



آيا زمين قره داغ دارد آرام مي گيرد؟

در سومين هفته از روزهاي زلزله ي قره داغ لرزش ها و بزرگي آن ها رو به كاهش است و آرامش نسبي نيز انگار به ميان مردم بازگشته است. ضمن اين كه بايد توجه داشت در روزهاي قبل، پس از كاهش تعداد و بزرگي زمين لرزه ها،‌دوباره شاهد افزايش آن ها بوده ايم. در كنار همه ي عوامل و حدس و گمان ها، احساس مردم ساكن در منطقه خود عامل عمده اي به حساب مي آيد. از ديروز به ويژه در شهر اهر بازگشت مردم به خانه هايشان و كاهش تعداد چادرها در فضاهاي عمومي كاهش محسوس نشان مي دهد. اگرچه زمين هنوز آن طور كه بايد آرام نگرفته اما به نظر مي رسد كه مردم دارند آرام مي گيرند.

تعداد لرزه ها به 1800 مورد رسيده و كانون اين همه لرزه عمدتاً در محدوده اي ميان شهرستان هاي اهر و ورزقان و شهر خواجه متمركز بوده است اما نزديك ترين نقطه ي شهري در اكثريت آن ها، ورزقان بوده است.

روز 12 شهريور تعداد 7 لرزه به وقوع پيوست كه در بين 4.3 و 3.4 نيز بود. 13 شهريورماه تعداد و بزرگي لرزه ها كاهش خوبي نشان مي دهد. در اين روز سه لرزه با حداكثر بزرگي 2.7 رخ داد. روز 14 شهريور تعداد لرزه ها بالا رفت و به 5 مورد رسيد كه حداكثر بزرگي 2.9 بود. روز 15 شهريورماه تعداد لرزه ها 4 مورد بود و بزرگي بزرگ ترين آن ها 3.9 بود. روز 16 شهريور تعداد لرزه ها كاهش اما بزرگي شان افزايش نشان داد. تعدادشان به سه مورد رسيد كه بزرگ ترين آن ها 3.5 بود.



نهضت شعرسرايي براي زلزله قره داغ


قره داغ عزيز ما اين روزها، روزهاي سختي را مي گذارند و شاعران و هنرمندان خوش ذوق كه دل در گرو عشق وطن و مردم وطن دارند، اين لحظه هاي سخت را ثبت مي كنند. بي ترديد اشعار سروده شده در موضوع زلزله ي قره داغ در آينده اي نه چندان دور كتاب ها خواهند شد. اشعار بسياري به دستم رسيده كه عالي هستند. اولين اثر همان تك بيتي بود از خسرو سرتيپي كه همان روزها در وبلاگ گذاشتم و خواستم از دوستان كه پي بگيرند.

بلکه گؤزللی یینه گؤز ده یدی آی قاراداغ

پاییز نه تئز تلسدی، پوزولدو یای قاراداغ

تعدادي از شاعران نيز بر آن ادامه نوشتند از جمله مسعود تقي زاده هريس و امين حبيبي. به نظرم نهضت شعرسرايي براي زلزله قره داغ با همان تك بيت شروع شد. البته خود جناب سرتيپي ابياتي بر آن افزوده اند.

شعر معروفي از محمد گلمحمدي با عنوان «‌ قاراداغ اولكه سينين گور نئجه ديوانه سيم » نيز در روزهاي اندوهبار زلزله و در پيامك هاي عيد فطر چنين با زلزله زدگان همراهي كرد. نظيره اي كه امضاي شاعرش را در ذيل خود نداشت اما بعد جايي خواندم متعلق به منصور زينال زاده ( وفا) مي باشد.

قره داغ اولكه سنين نيسگيلي يانديردي مني

تورپاق آلتيندا سينان قامتي سينديردي مني

اين پست پيوسته تكميل مي شود

ادامه نوشته

همايش بازسازي مناطق زلزله زده را به نام « قره داغ » برگزار كنيد


روز جمعه دهم شهريورماه بود كه فرماندار اهر در جمع خبرنگاران اين شهرستان از برگزاري « همايش بازسازي ارسباران» در تهران خبر داد كه با هدف جذب كمك هاي خيرين براي بازسازي آسيب هاي ناشي از وقوع زلزله در اين منطقه برگزار مي شود.

يازدهم شهريورماه معاون برنامه ريزي استانداري گفت « باید همه تلاش ها در راستای مدیریت صحیح توانمندی ها و ظرفیت های ارسباران صورت گیرد». فرخ مسجدي در همين راستا از برگزاري همايش بازسازي ارسباران در تهران خبر داد كه 25 شهريورماه برگزار مي شود و هدف از برگزاري آن « جذب کمک های مردمی و متمرکز شدن کمک های مردمی و خیرین »مي باشد.

امروز شانزدهم شهريورماه مسئولان اجرايي اين همايش از آن با عنوان « مهر ايران، مرهم آذربايجان » ياد كردند كه عنوان زيبايي است.

دو زلزله ي اصلي و تمام لرزش هاي بعدي كه از مرز 1800 گذشته در منطقه ي ارسباران رخ داده است و حتي دهستان اسپيران كه امروز از نظر تقسيمات سياسي تابع شهرستان تبريز است، جزو منطقه ي تاريخي قره داغ به حساب مي آيد. همانند دهستان يافت كه تابع مشگين شهر شده و يا دهستان ديزمارغربي كه داخل شهرستان جلفا شده است. در واقع دهستان ها و روستاهاي اين منطقه از نظر تقسيمات سياسي جزو هر شهرستاني باشند بالاخره در جغرافياي ارسباران خواهند بود.

زلزله قره داغ مصيبتي است كه حداقل باعث توجه ملي به اين منطقه شد و همايش بازسازي ارسباران مي تواند علاوه بر ايجاد زمينه ي همراهي خيرين و خاكزادان اين منطقه، امكان مشاركت خيرين و سرمايه داران كشورمان را نيز فراهم مي سازد. حتي مي تواند دلسوزان و فرزندان اين آب و خاك در ديگر نقاط جهان را به ياري بياورد.

برگزاري دو همايش توسعه ي ارسباران در سال هاي 1377 و 1388 كه به ترتيب توسط استانداري آذربايجان شرقي و دانشگاه آزاد اسلامي اهر برگزار شد، نتيجه ي ملموسي در پي نداشت و اكنون كه امكان برگزاري چنين همايشي در سطح ملي فراهم آمده، انتظار مي رود به نام همين منطقه و با تأكيد بر بازسازي و آباداني آن صورت گيرد. انتظار مي رود كمك هاي نقدي هموطنان كه با نام زلزله زدگان اهر و هريس و ورزقان اهدا شده و كمك هاي نقدي كشورهاي خارجي كه باز با همين عنوان اهدا شده است، به همين منطقه تزريق و بدين وسيله نه تنها خسارت هاي زلزله ي اخير برطرف شود كه حداقل بخشي از عقب افتادگي ها و غفلت ها جبران گردد.

مسئولان امر به نيكي ابتدا با عنوان « همايش بازسازي ارسباران » از اين كار مهم خبر دادند اما چه شد كه در ادامه از اين عنوان فاصله گرفتند. ياد مسئولان عزيز باشد كه حتي مقام معظم رهبري كه از منطقه ي زلزله زده ي« ارسباران » بازديد كردند، همين عبارت را به كار بردند.ايشان در بازديد از منطقه تصريح كردند « مردم مومن ارسباران که اکنون این منطقه دچار حادثه زلزله شده است، همواره به رشادت و شجاعت مشهور بوده‌اند».

تأكيد بر اين نام بحث دون و نازل كودكانه نيست بلكه ناشي از واهمه ي عدم تمركز كمك ها و برنامه ها در اين منطقه است و ناظر بر احياي نام و ياد اين منطقه و بيرون آوردن آن از هاله ي غفلت ها و بي توجهي هاست. قره داغ جگرگوشه ي آذربايجان است و مسئولان امر در تمام اطلاع رساني ها و اخبار خود از زلزله ي اخير نه از كلمه ي « آذربايجان » كه شامل استان ها و مناطق آذري نشين كشور مي شود، بلكه از عبارت « آذربايجان شرقي» استفاده كرده اند.

توجه به زلزله قره داغ بايد در سطح زلزله بم باشد

امروز پيش از ظهر در برنامه اختتاميه جشنواره «‌ رسانه و حضور » در تبريز بودم. محمد حسين فرهنگي نماينده تبريز، اسكو و آذرشهر سخنران برنامه بود و بخشي از صحبت هاي خود را به زلزله ي اخير اختصاص داد. از روح كلي حاكم بر سخنان او مي شد نارضايتي از عملكرد مديران در اين موضوع را احساس كرد. فرهنگي گفت «‌ كار جدي در ساخت و ساز مشاهده نمي شود». او گفت «‌ بهتر است رئيس جمهور يكي از وزرا را مسئول مستقيم پيگيري مسائل در مناطق زلزله زده تعيين كند». نماينده تبريز از خبرنگاران خواست پيگير ساخت و ساز در مناطق زلزله زده باشند و چنين نباشد كه چند روستاي كنار جاده كارها خوب پيش برود و مسئولان هم از آنجا بازديد كنند و روستاهاي ديگر مورد غفلت قرار گيرد. فرهنگي همچنين به همايش «‌ بازسازي ارسباران» كه 25 شهريور در تهران برگزار مي شود و هدف آن جذب كمك هاي خيرين است، اشاره كرد و از خبرنگاران خواست اين همايش را خوب پوشش بدهند.

وي با اشاره به اين كه از نظر زماني براي ساخت و ساز در تنگنا هستيم و فصل سرما نيز از راه مي رسد، تصريح كرد:‌ در بازسازي روستاها تحرك بيش تري نياز است.

نماينده تبريز با اشاره به حجم خرابي ها در زلزله اخير استان اظهار داشت: براي بازسازي مناطق زلزله زده استان در سطح زلزله بم بايد توجه شود.

جاده اي كه چون زلزله قرباني مي گيرد

هفته دولت گذشت و قرار بود طبق دومين وعده ي معاون عمراني استاندار آذربايجان شرقي فاز اول و سوم بزرگراه اهر ـ تبريز و به عبارتي باند دوم محور اهر ـ تبريز به بهره برداري برسند. براي بار دوم وعده ي داده شده عملي نشد. بر اساس وعده ي بزرگ ديگر و طبق طرح « مهر ماندگار» قرار است كل باند دوم محور اهر ـ تبريز تا شهريور سال آينده به بهره برداري برسد. در همين روزهاي زلزله روز يكشنبه 29 مردادماه برخورد یک دستگاه آمبولانس 123 با پژو در جاده اهر ـ تبريز، 7 کشته و 6 زخمی بر جای گذاشت و13 شهريورماه برخورد آردی و پیکان در جاده ی خواجه تبریز، روبروی پمپ بنزین طویقون، 2 کشته و 3 زخمی بر جای گذاشت. جاده ي اهر ـ تبريز سالانه حدود 140 كشته و صدها مصدوم بر جاي مي گذارد و به عبارتي انگار كه يك سال در ميان زلزله در اين محور رخ مي دهد.

اكنون كه زلزله آمد و منطقه ي قره داغ را چنين ويران كرد، ترافيك در اين محور به سبب آمد و شد كاميون ها از انواع مختلف سنگين شده است. اميد مي رود در سايه ي همين زلزله و توجهات پيش آمده، محور مورد بحث اولويت لازم را پيدا كند و اين محور واقعاً سال آينده همين موقع به بهره برداري برسد.

زلزله كسي را نمي كشد

ديروز شهروندي كه مرا مي شناخت، گفت « در كنار اين مصيبت زلزله،‌دردي در دلم نشسته است. آدم معتقدي هستم و روز وقوع زلزله هم روزه دار بودم. آن روز دچار ناراحتي روحي شديدي شده بودم و فرداي آن روز عصر خانواده ام به زور يك استكان چايي دستم دادند تا بخورم. عصر بود و بانويي كه از مقابل چادر ما مي گذشت، گفت: همين كارها را مي كنيد كه زلزله مي آيد و تر هم به آتش خشك مي سوزد». او در ادامه آه بلندي كشيد و ادامه داد: « از اين حرف ها به ويژه در اين روزهاي سخت بسيار شنيده ام و در اين ايام كه وقت براي فكر كردن زياد بوده من به اين موضوع فكر كرده ام كه مگر ما چه كرده ايم كه خداوند بلا نازل كرده است. مگر كودكان معصوم چه كرده بودند؟ مگر بسياري از زنان و مردان كه در اين زلزله مُردند، روزه دار نبودند؟ مگر خداوند نمي تواند بلا را فقط متوجه گناهكاران بكند و بي گناهان داخل بلاي گناهگاران نميرند؟ قطعاً كه مي تواند...».

ادامه نوشته

شهر اهر بالاخره زلزله زده است يا نيست؟!

اهر: پارك شيخ شهاب الدين اهري

شهر اهر از همان ابتدا آن طور كه لازم بود در موج خبري زلزله قرار نگرفت و هنوز هم چنين به نظر مي رسد كه هيچ اتفاقي در شهر اهر رخ نداده و خرابي ها محدود به تعدادي از روستاهاي غربي و جنوبي اين شهر بوده است. شهر يكصد هزار نفري اهر از همان ابتداي وقوع زلزله در 21 مرداد، وضع آشفته اي پيدا كرده است. برخلاف اراده اي كه معتقد است مردم اين شهر ديگر بايد به خانه هايشان برگردند، خود مردم چنين اعتقادي ندارند و با گذشت 25 روز از آغاز لرزه ها هنوز هم مردم اين شهر شب ها بيرون از خانه مي خوابند و اكثرشان حتي روزها هم در چادر هستند. امشب علي رغم كاهش دما و بارش باران مردم همچنان بيرون از شهر و در چادرها بودند. مگر تعدادي محدود با احتياط در خانه هايشان به سر مي برند.

ادامه نوشته

بقعه ي رفيع شيخ شهاب الدين اهري، زلزله زده اما پابرجاست

بقعه ي هميشه استوار شيخ شهاب الدين اهري كه نمادي از مكتب قره داغ به حساب مي آيد قرن ها  پابرجا ايستاده است،‌ اگرچه پيش از زلزله ي اخير نيز ترك هايي در خود يافته بود و اگرچه اقدامات مرمتي خوبي در سال هاي اخير در بدنه ي آن صورت گرفته بود،‌اما بنا به گفته ي رئيس سازمان ميراث فرهنگي آذربايجان شرقي «‌ گنبدخانه مقبره شیخ شهاب الدین اهر (موزه ادب و عرفان) در حدود 20 الي 30 درصد آسيب ديده و برش و شکافی در سقف آن ايجاد شده است». مشاهدات خبرنگار خبرگزاري ميراث فرهنگي نيز از « تخریب 30 درصد از بقعه شیخ شهاب‌الدین اهری » حكايت دارد. خبرنگار اين خبرگزاري گزارش مي دهد « میزان ترک‌های ایجاد شده در سقف بقعه شیخ شهاب‌الدین اهری وضعیت خوب ندارد. طبق گفته‌های برخی از کارشناسان حاضر در منطقه عمق شکاف‌هایی که بر اثر زلزله ایجاد شده می‌تواند حادثه‌ آفرین باشد».

آجرهاي فيروزه اي يكي از مناره هاي اين بقعه در اوايل دهه ي پنجاه بنا به دلائلي كه هنوز هم به درستي مشخص نيست،‌ به آجر معمولي تبديل شده بود و تراب محمدي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان شرقي پيرو وعده اي كه در مهرماه سال 90 و در جشنواره ورني در اهر گفته بود،‌ مردادماه امسال گفت« امسال عملیات مرمت و بازسازی مناره بقعه شیخ شهاب‌الدین با همسان‌سازی مناره‌ها از سوی کارشناسان و متخصصان میراث فرهنگی و گردشگری آغاز و تا پایان سال‌جاری شاهد ترمیم و بازسازی مناره معمولی به مناره فیروزه‌ای رنگ که به تأیید مرکز اسناد این سازمان رسیده خواهیم بود».

پاي مناره هاي آن اخيراً در دست مرمت بود اما مدتي از فعاليت مرمتي در آن خبر نبود كه زلزله آمد. پاي مناره ها را براي سنگ چيني مختصري كنده بودند و رها ماندن آن ها در آن وضعيت كار خوبي نبود. غفلتي كه حتي شهروندي در تماس با دوهفته نامه گويا ( چاپ اهر) هشدار داده بود كه « پايه مناره هاي بقعه شيخ شهاب الدين اهري را كه كنده اند چرا نمي آيند مرمت كنند و با گوني پوشانده اند». اكنون جاي خالي شده در پاي مناره ها، چوب گذاشته اند كه خبرنگار خبرگزاري ميراث فرهنگي از آن ها با عنوان پاي چوبي ياده كرده است.

بناي عظيم بقعه شيخ شهاب الدين اهري كه تنها موزه ادب و عرفان كشور را نيز در خود دارد، هنوز پابرجاست.

دوهفته عدم اطلاع رساني از پيامدهاي زلزله در كليبر و خداآفرين و هوراند!!

« تعداد اماکن عمومی خسارت دیده در کلیبر 485 واحد، در خداآفرین 102 واحد و در بخش هوراند نیز بیش از 70 درصد مناطق روستایی از این زلزله آسیب دیده اند». اين خبر را نماينده كليبر و هوراند نهم شهريورماه داده است. خبر از تخريب اماكن عمومي كه حتماً در زلزله ي 6.2 ريشتري 21 مرداد اهر صورت گرفته است.

نخستين خبر از خرابي زلزله ي اخير قره داغ در منطقه ي كليبر و خداآفرين را مسئولان شهرستان كليبر دو هفته بعد از وقوع زلزله دادند. پنجم شهريور فرماندار كليبر اعلام كرد « يك هزار منزل مسكوني در شهرستان كليبر آسيب ديده و برخي روستاها به طور كامل تخريب شده است». اصغرپور گفت: « عملكرد مديران شهرستان كه گزارشات شهرستان را به موقع به ادارات كل استان اعلام نكرده اند، قابل انتقاد است». امام جمعه كليبر نيز كه همچون فرماندار اين شهرستان در جلسه ي شوراي هماهنگي مديريت بحران شهرستان كليبر سخن مي گفت، از « گلايه مردم كليبر نسبت به عدم انعكاس اخبار زلزله شهرستان كليبر در صدا و سيما » خبر داد و گفت: « همان زلزله اي كه در اهر و ورزقان و هريس آمده اينجا نيز به همان ميزان زمين لرزيده و خسارت وارد ساخته است».

اين كه چرا اثرات تخريبي زلزله ي 21 مرداد و پس لرزه هاي پس از آن در قره داغ از ميانه و جنوب اين منطقه به شمال و شمال شرق آن كشيده شده و تا دو هفته كسي اطلاع نيافته، حديث مفصلي در خود دارد. آيا بي اطلاعي از وضيعت منطقه در استان اين قدر نگران كننده است؟ آيا مراكز مسئول در استان و كشور قادر به پيش بيني گستره ي خرابي هاي اين زلزله نبوده اند؟

مسئولان شهرستان كليبر دو هفته پس از وقوع زلزله ي جلسه ي ستاد بحران تشكيل داده اند و آيا خود مسئولان كليبر نيز پس از دو هفته از وقوع فاجعه از آن اطلاع يافته اند؟ فرماندار شهرستان كليبر و خداآفرين و بخشدار هوراند مسئولان مستقيم و اولين كساني هستند كه بايد از موضوع اطلاع يافته و به مراكز مسئول در بالادست اطلاع مي دادند و معلوم نيست انتقاد فرماندار كليبر از كيست كه اطلاع رساني نكرده است؟

با گذشت دو هفته از زلزله هاي اخير تصاويري از ميزان خرابي ها و وضعيت اسكان زلزله زدگان در مناطق كليبر و هوراند و خداآفرين در شبكه هاي تلويزيوني استاني و سراسري پخش نشده بود و اين همه غفلت و بي اطلاعي حيرت آور است.

با توجه به اين كه بخش هوارند از توابع شهرستان اهر است،‌ معلوم نيست كه اگر از زلزله آسيب ديده چرا مسئولان شهرستان اهر اطلاع رساني نكرده اند؟ جالب اين كه هر سه منطقه ي كليبر و هوراند و خداآفرين حوزه ي انتخابيه ي واحد در مجلس شوراي اسلامي است و نماينده ي آن ارسلان فتحي پور است و سؤال اين است كه آيا وي در اين خصوص كوتاهي كرده است؟

وقتي ما از غفلت چند ساعته در شب اول زلزله مي گوييم و كارشناسان امداد و نجات همان دقايق و ساعات اوليه را در نجات جان زير آوار ماندگان و آسيب ديدگان بسيار حياتي مي دانند، دوهفته بي خبري از سه منطقه ي مورد اشاره چه توجيهي مي تواند داشته باشد؟

ممكن است اين تأخير در اطلاع رساني و اعلام آمار و ارقام مربوط به خرابي ها مسائل ديگري را به ذهن متبادر سازد كه نيازي به بحث ندارد و يا لااقل در شرايط امروز نيازي به آن نيست. اما به هر حال آباداني روستاهاي منطقه در هر شرايط و فرصت و بهانه اي ضرورت دارد.

قره داغ به لرزه افتاده است

از عصر روز شنبه 21 مرداد كه زمين لرزه ي 6.2 و 6 ريشتري و به عبارتي 6.4 و 6.2 ريشتري در منطقه ي قره داغ به وقوع پيوست، تا امروز كه عصر روز شنبه 11 شهريور است، شمار لرزه ها در اين منطقه به تعداد 1800 رسيده و بزرگي برخي از آن ها از مرز 5 درجه در مقياس ريشتر گذشته است. كارشناسان، اين پس لرزه ها و به عبارتي اين تعداد لرزه را طبيعي عنوان كرده اند و اين در حالي است كه گفته مي شود در ايران سالانه حدود 10 هزار لرزه ثبت مي شود كه در مدت سه هفته تعداد لرزش هاي قره داغ 20 درصد لرزش هاي سالانه ي كشور را به خود اختصاص داده است.

زمين لرزه هاي اوليه ي 21 مرداد و لرزش هاي پس آن در منطقه اي بين ورزقان و اهر متمركز شده و از نظر فاصله عمدتاً به شهر ورزقان نزديك بوده است. ضمن اين كه لرزش هاي بالاي 2.5 ريشتر در كل منطقه احساس شده است و نيمه اول امروز 11 شهريور كه سه هفته از زلزله ي اول مي گذرد، تعداد 5 لرزه ي بالاي 2.5 ريشتر در منطقه و نزديك ورزقان گزارش شده است كه دو مورد آن 3.6 در عمق كم بوده است.

استمرار لرزش ها همچنان مردم منطقه را در دلهره نگه داشته و علي رغم گذشت سه هفته از زمان وقوع زلزله ي اول هنوز هم ده ها هزار چادر در فضاي عمومي شهر اهر به چشم مي خورد و مردم به ويژه شب ها در بيرون از خانه ها هستند. شهر ورزقان اكنون چهره ي يك شهر زلزله زده را به خود گرفته و خرابي ها بيش تر به چشم مي آيند.

علي رغم اين كه كارشناسان امر و به ويژه پروفسور ماساکاتسو میاجیما رئیس بخش مهندسی زلزله دانشگاه کانازاوای ژاپن كه چند روزي را در منطقه ي زلزله زده به بسر برد، اعلام مي كنند لرزش ها طبيعي است و ادامه هم خواهد داشت، كسي در مورد امكان تحريك گسل ديگري در منطقه و وقوع زمين لرزه ي بزرگ نظري نداده اند و تا اين جاي كار وضعيت اميدوار كننده است.

تعريف جديد از ارسباران با تكيه بر جايگاه تاريخي آن صورت گيرد

استاندار آذربايجان شرقي و پيرو آن معاون برنامه ریزی استانداری آذربایجان شرقی از ضروت تعريف جديد ارسباران خبر داده اند كه معطوف بر توجهات پس از زلزله ي ويرانگر اخير بوده است. استاندار آذربايجان شرقي بر بازتعريف ارسباران مبتني بر قابليت هاي اين منطقه تأكيد كرده و گفته است « باید زلزله اخیر به فرصتی تبدیل شود تا بتوانیم با همکاری یکدیگر از توانمندی ها و ظرفیتهای ارسباران بهتر و بیشتر استفاده کنیم». عليرضا بيگي تصريح دارد « گرچه اولویت فعلی این مناطق بازسازی و تامین مسکن دایمی برای آسیب دیدگان است اما در مراحل بعدی باید بتوانیم از توانمندی های بعضا مغفول منطقه ارسباران استفاده بهتری کنیم».

معاون برنامه ريزي استانداري هم تصريح كرده « باید همه تلاش ها در راستای مدیریت صحیح توانمندی ها و ظرفیت های ارسباران صورت گیرد». فرخ مسجدي در همين راستا از برگزاري همايش بازسازي ارسباران در تهران خبر داده است كه 25 شهريورماه برگزار مي شود و هدف از برگزاري آن « جذب کمک های مردمی و متمرکز شدن کمک های مردمی و خیرین »مي باشد.

بي ترديد وقوع زلزله ي اخير كه پس لرزه ي پرشمار آن همچنان ادامه دارد، فرصتي براي توجه به منطقه ي قره داغ شده است. در اين توجهات ميزان عقب افتادگي و مقدار غفلت هاي صورت گرفته به خوبي روشن شده است. منطقه ي ارسباران روزگاري قريب نيم ميليون نفر جمعيت داشت و 12 هزاركيلومتر مربع مساحت دارد. جمعيت و مساحتي كه هم اكنون نيز برخي از استان هاي كشور فاقد آن هستند. منطقه ي ارسباران بايد توجهي در حد يك استان داشته باشد و نه منطقه اي فراموش شده كه در عدالت ورزي هم حقش ادا نشود. تقريباً مي توان گفت همه ي جنگل هاي آذربايجان شرقي در ارسباران واقع است و معادن موجود در زون ارسباران بخش اعظم معادن استان و آذربايجان است و يكي از مناطق 20 گانه ي معدني كشور مي باشد. هر دو ايل عشاير آذربايجان شرقي در همين منطقه ييلاق و قشلاق دارند. يك سوم روستاهاي آذربايجان شرقي در همين منطقه واقع هستند و از نظر تمركز روستاها در كشور بي نظير است. مهم ترين و بهترين منطقه ي گردشگري استان و شمالغرب كشور به حساب مي آيد. رودخانه هاي پرآبش در استان بي نظير است. حدود 3 ميليون واحد دامي دارد و فعال ترين و بزرگ ترين ميدان فروش دام در اين منطقه فعال است. از نظر توليد ميوه و محصولات لبني جايگاه ممتازي دارد. بيشترين قلعه ها و محوطه هاي باستاني و آثار تاريخي آذربايجان در همين منطقه است. معدن عظيم فولكولور و خاستگاه و پرورشگاه ادبيات عاشيقي است و....

قره داغ با دو كشور همسايه است و با توجه به نقش مهم و تأثيرگذار آن در تاريخ كشور و نقش تاريخي و اجتماعي اين منطقه ضرورت دارد حداقل توجهي در حد يك استان به اين منطقه شود و جايگاه تاريخي آن مورد احترام قرار گيرد.

اميد مي رود برگزاري همايش ملي بازسازي ارسباران در تهران زمينه ي جبران غفلت ها و بي توجهي ها به اين منطقه ي بزرگ را فراهم آورد و رشد و آباداني و توسعه ي آن شتاب گيرد.