جاده هوراند ـ قره آغاج ، کلید قفل ارتباطی قره داغ
با ساخت جاده ی 30 کیلومتری هوراند ـ قره آغاج،تبریز به باکو وصل می شود
جاده هوراند ـ قره آغاج ، کلید قفل ارتباطی قره داغ

پنجم اسفند سال 1384،تیتر « طرح مطالعاتي بزرگراه تبريز ـ باكو آغاز ميشود » در خبرگزاری فارس بسیار مورد توجه قرار گرفت. این رویداد مهم را رضا رحمانی نماینده تبریز در مجلس هفتم، خبر داده بود. متن خبر را دوباره بخوانیم:
« رضا رحماني گفت: اين پروژه در حال مطالعات مقدماتي است كه تبريز را به بزرگراهي از مسير اهر ـ هوراند به جمهوري آذربايجان وصل خواهد كرد و موجب توسعه جهشي در منطقه خواهد شد.
وي با بيان اين كه مسير ارتباطي تبريز ـ باكو نسبت به موقعيت جغرافيايي موجود، طولانيترين مسير است، اظهار داشت: مسير طراحي شده كه هم اكنون در حد پيشنهاد است، چندين برابر كوتاهتر از مسير فعلي است و اگر با همت مسئولان ذيربط به تصويب نهايي اجرايي برسد، عامل توسعه جهشي در منطقه خواهد شد. رحماني در عين حال منطقه اهر و هوراند را جزو محرومترين مناطق در سطح كشور خواند و تصريح كرد: اين مناطق داراي مزيتهاي بسيار مناسب براي گردشگري، صنعت و كشاورزي است و اگر اين پروژه با همت دولت عدالت محور به اجرا درآيد، موجب محروميت زدايي منطقه خواهد شد.»
سه سال از زمان این خبر می گذرد و خبر تکمیلی در پی آن نبوده است و به عبارتی معلوم نیست که این طرح از مرحله ی « پیشنهاد » فراتر رفته است یا نه؟ این خبر با متن کوتاه خود اهمیت تحقق چنین طرحی را یادآور شده است و تعمقی در نقشه ی راه های ارتباطی استان به سوی مرز جمهوری آذربایجان اهمیت آن را به روشنی مشخص می سازد. از طرفی وضعیت نامطلوب ارتباطی منطقه ی قره داغ را پایان می دهد و هوراند و اهر که « جزو محرومترين مناطق در سطح كشور » هستند، از بن بست ارتباطی خارج می شوند.
و اما تا تحقق این طرح و به عبارتی پیشنهاد بزرگ، راه ها باید پیموده شود. در کوتاه مدت با اتصال شهرستان اهر از طریق هوراند به جاده ی اصلی حاشیه ی شرقی « قره سو » در استان اردبیل زمینه ی عملی شدن آن کلید می خورد. هوراند در بن بست کامل ارتباطی قرار گرفته و میزان عقب افتادگی آن در مقایسه با کرج که همزمان به « شهر » تبدیل شده اند،آشکار است. به همین دلیل توجه فوری مسئولان امر به این مسئله ضرورت دارد. احداث جاده هریس ـ مشکین و نیز راه آهن آصلان دوز ـ جلفا نیز بن بست ارتباطی ارسباران را تشدید می کند. لذا اتصال خطوط ارتباطی شهرستان اهر به جاده ی مشکین شهر ـ پارس آباد،معضل ارتباطی این منطقه را سامان خواهد داد. از اهر تا شهر هوراند جاده اصلی آسفالته به طول 60 کیلومتر مورد استفاده است و از هوراند تا روستای « هوای » نیز راه فرعی آسفالته است. از « هوای » تا « قره آغاج » در سوی شرقی رود « قره سو » واقع در استان اردبیل حدود 30 کیلومتر فاصله است و راه خاکی در این مسیر، روستاهای هوای ( در بخش هوراند ) و زوایه سنگ و قلج خانلو در شهرستان گرمی ( استان اردبیل ) را به هم مربوط ساخته و به قره آغاج می رسد. قره آغاج سه راهی است که به سوی گرمی، پارس آباد و مشکین شهر منشعب می شود و در صورت اتصال هوراند، به چهارراه ارتباطی مهمی تبدیل خواهد شد. از قره آغاج تا شهر مرزی بیله سوار جاده مستقیمی مورد استفاده است و با تحقق ایده ی مورد بحث، جاده ارتباطی مستقیمی از اهر به بیله سوار راه می افتد و به عبارتی تبریز به نقطه ی صفر مرزی متصل می شود. از بیله سوار در مرز تا باکو در جمهوری آذربایجان نیز راه ارتباطی مستقیمی وجود دارد و در نتیجه با این جاده ی 30 کیلومتری، تبریز به باکو به طور مستقیم وصل می شود. جاده ای که کوتاه ترین مسیر را خواهد داشت. این جاده ارتباطی تحول اقتصادی عظیمی در منطقه ی محروم ارسباران ایجاد می کند و بسیاری از گره های کور توسعه در این منطقه را می گشاید.
چنانچه مسئولان منطقه واستان احداث جاده ی هوراند ـ قره آغاج را در لیست مصوبات سفر دوم هیأت دولت به استان وارد سازند، خدمت بزرگی به منطقه ی محروم هوراند می کنند و طرح بسیار عظیم بزرگراه تبریز ـ باکو نیز به سوی عملی شدن روی می گذارد.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.