مرکز مطالعات توسعه ارسباران تشکیل شود
« ایفای نقش مطبوعات ارسباران در گذر تاریخ » عنوان مقاله ای بود که26 مهر در دومین همایش توسعه ی ارسباران ارائه دادم و تأکیدم بر این نکته بود که راه توسعه ی ارسباران از مسیر اطلاع رسانی و ارتقای آگاهی ها می گذرد. در جریان همایش مجری به درخواست دبیرخانه از صاحبان مقالات خواست مواد پیشنهادی خود را برای درج در قطعنامه ی همایش ارائه دهند. « تأکید بر راه اندازی رادیو ارسباران » و مهم تر از آن « تشکیل مرکز مطالعات توسعه ی ارسباران » را به صورت مکتوب پیشنهاد دادم که هر دو در قطعنامه همایش لحاظ شده است.
تحقق « تأسیس مرکز مطالعات توسعه ارسباران » چیزی است که می تواند جایگزین چنین همایش های پرهزینه ای باشد و در واقع همایش دائمی برای توسعه ی ارسباران گردد. در برنامه اختتامیه که اشاره به مواد قطعنامه از سوی مسئول دبیرخانه همایش شد، « استمرار فعالیت دبیرخانه همایش » نیز به عنوان بندی از آن مطرح شد که بعداً در خبر دبیر علمی همایش نبود. این بند که معلوم نشد با پیشنهاد چه کسی و با چه توجیهی مطرح شده بود، در واقع کپی ناقص بندی از قطعنامه همایش نخست بود که بر « تشکیل کمیته ی پی گیری قطعنامه همایش » تأکید کرده بود. بند 17 قطعنامه نخستین همایش توسعه ارسباران بر « ضرورت تشکیل کمیته پیگیری مواد قطعنامه و تحقق اهداف و آرمان های همایش با ایجاد مکانیزم مشخص، متشکل از مسئولین شهرستان های اهر و کلیبر ( لازم به ذکر است که آن زمان هنوز ورزقان از اهر منتزع و شهرستان نشده بود.) و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و مسئولین ذیربط استان » تأکید داشت. ضرورت تشکیل چنین کمیته ای در قطعنامه ی همایش دوم نیامده است کمااین که کمیته ی اول نیز به سرانجامی نرسید. استمرار فعالیت دبیرخانه ی همایش اگر به قصد و نیتی غیر از اشتغالزایی برای برخی در دانشگاه آزاد اسلامی اهر صورت گرفته باشد، من شخصاً از چنان قصدی اطلاع ندارم. هرچند چنین امری در ادامه اعلام نشد. پی گیری مفاد قطعنامه همایش البته ضرورت دارد و گرنه این همه تلاش و هزینه بی فایده به نظر خواهد آمد. اما از آن جا که مواد مطروح در قطعنامه عمدتاً موارد اجرایی را مورد توجه قرار داده و بیش تر ناظر بر اشتغال زایی است تا توسعه، تشکیل مرکز مطالعات توسعه بیش تر ضروری می نماید.
برخی راه اندازی مرکز مطالعات توسعه ی ارسباران را چیزی در حد همین کمیته ی پیگیری تصور کردند، اما این مرکز پیشنهادی فراتر از این بحث هاست و حتی ربطی به مرکز خدمات سرمایه گذاری که ظاهراً قرار است در فرمانداری اهر تشکیل و فعال شود، نیز ندارد. در ذیل و شرح پیشنهاد خود آورده بودم که این مرکز باید به صورت رسمی و با اساسنامه و مدل علمی برای فعالیت و با حضور دائمی ارسباران شناسان و اساتید و صاحب نظران تشکیل شود. کارگروه های مختلف داشته باشد و دارای هیئت رئیسه باشد.
و اما آفتی که چنین طرحی را تهدید می کند و می تواند آن را در نطفه خفه کند و در صورت تشکیل از اهداف خود منحرف سازد، ورود اهرم های انتخاباتی به بدنه ی آن است. لذا شایسته است در صورت تشکیل چنان ترکیبی برای آن اعضای تعریف شود که در برابر چنین آفتی مصون بماند.
این پیشنهاد به نیکی تیتر خبر صدور قطعنامه ی همایش از سوی دبیر علمی آن بود و معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی اهر در گفتگو با خبرگزاری ایسنا ایجاد مرکز مطالعات توسعه ی ارسباران را « از راهكارهاي مناسب براي توسعه منطقه به عنوان يكي از بندهاي مهم قطعنامه دومين همايش توسعه ارسباران اعلام كرد.» مقصود جهانی گفت « ایجاد مركز مطالعات توسعه ارسباران به صورت دائمي و رسمي و با اساسنامه تعريف شده می تواند پشتوانه فكري و نظري مديران محلي بوده و به ارائه ايده ها و روشهاي علمي بپردازد.»
امید می رود مسئولان امر و صاحبنظران این ایده را پس از بحث و بررسی محقق سازند و این مرکز را مجمع مشورتی و ایده پردازی مدیریت محلی در ارسباران بسازند. مرکزی که زمینه را برای تحقیق در حوزه های مختلف توسعه ی ارسباران فراهم سازد و آثار تحقیقی را در قالب فصلنامه ای منتشر نماید. جلسات گفتگو و تبادل نظر برگزار کند. مرکز فکری برای توسعه باشد و همه ی ابعاد آن را مورد توجه قرار دهد و نیازی نباشد به همایش های پرهزینه ای با عنوان توسعه که در آن به همه چیز نظر افکنده شود جز توسعه!
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.