پیام عاشورا « امر به معروف و نهی از منکر » است

محرم 61 هجری حضرت حسین بن علی رفتن را برگزید تا بماند و ماند. او « نه » بزرگ تاریخ را گفت و گفت که با « یزید » بیعت نمی کند تا اسلام ناب محمدی از اسلام « معاویه پرداخته » و « یزید ساخته » تمیز داده شود. او جان در قربانگاه بُرد تا اسلام اصیل راه و راهروش آشکار گردد. او برای اصلاح در دین جدش برخاست و برای احیای « امر به معروف و نهی از منکر » قیام کرد. امام حسین (ع) نهضتی را بنا گذاشت تا « کل یوم عاشورا » و « کل ارض کربلا » باشد. نهضتی که « انقلاب اسلامی » را به نتیجه رساند و حماسه ی « دفاع مقدس » را خلق کرد. عاشورا شاهد بود که در کربلا چه گذشت. حسین مظلوم بود و « نه » گفت تا ظالم بمیرد. حسین درس شجاعت آموخت، درسی که شیعیان در طول تاریخ به کار بسته اند. حسین درس آزادگی آموخت. درس ایستادگی در برابر ظالم. درس شهادت آموخت. درس اعتراض و درس سازش ناپذیری آموخت. درس قربانی شدن به پای ایمان را آموخت.    

و شیعیان گریسته اند تا به امروز و این راهی است که « زینب » گشوده است. سلاح افشاگری و رسواسازی. « عزاداری » و « ماتم » و « اشک » برای حسین، « کربلا » و « عاشورا » از زمین و زمان فراتر آمد و زنده ساخت مرام حسینی را و حسین رسالتی داشت و هدفی والا. حسین شهادت را برگزید تا مرامش نمیرد و مرام حسین « نه » گفتن برای ظالم و باطل است و « امر به معروف » و « نهی از منکر » و محرم هر سال کنگره عظیم عاشوراست برای تبیین راه حسین. کنگره ای که مظلومیت حسین را فریاد کرده و مرامش را بازخوانی می کنیم. گریه می کنیم و اشک می ریزیم تا آرام نگیریم و در سکون و سکوت گرفتار نشویم. زخم عاشورا قلب ما را به درد آورده و خرد ما را به کار واداشته است. به ناله ی دل گوش فرا دهیم و دریافت های عاشورایی خردمان را نیز به کار گیریم. « سیاه » پوش شویم و اشک بریزیم و « ماتم » بگیریم و پیام عاشورا را دریابیم. و مبادا از « گریه » فراتر نرویم و مبادا صدای « حسین » در غوغای ما به گوش نرسد و مبادا عزاداری کنیم که عزاداری کرده باشیم و مبادا « نماز » را فراموش کنیم و مبادا عزاداری های ما بی ریشه باشد و مبادا مساجد را خالی کنیم و خیابان ها را پر سازیم و مبادا در تاسوعا و عاشورا سرمان زیاد به احسان و نذر مشغول ماند و مبادا نماز ظهر عاشورا قضا برود و مبادا درد خویش به عاشورا بیاوریم که آمده ایم درد بگیریم و مبادا با عاشورا معامله ی دنیوی کنیم و مبادا حسین را در عاشورا تنها بگذاریم و مبادا درد حسین را تشنگی بدانیم و فریاد او را نشنویم. مبادا با خرافات خویش هوای تازه را از عاشورا دریغ نماییم. مبادا هر سال و هر محرم حسینی تر نشویم و مبادا حسین را در « نماز » تنها بگذاریم و در پی « نیاز » خویش باشیم. و بدانیم حسین دوست نمی دارد « مسجد » را به بهانه ی « حسینیه » خالی بداریم و بدانیم که راه حسین از مسجد می گذرد و بدانیم که راه حسین، راه جدش محمد (ص) است و حسین زخم بر جان خرید که دین جدش زخم بر ندارد.    

سال هاست که مراجع و علما هشدار می دهند شیوع بدعت در عزاداری ها را. ورود خرافات و منش ها و روش های نادرست را. و همین طور سال هاست که بر اعمال بی اساس ما در عزاداری ها افزوده می گردد. بسیاری از دسته های عزاداری بازدید از منازل و عزاداری در کوچه و خیابان را بر حضور در مساجد و ماتم گرفتن در خانه ی خدا و گوش سپردن بر کلام خدایی ترجیح می دهند. تقویت صوت و دستگاه های تولید صدا را بر تقویت بینش عاشورایی و تعمیق بصیرت دینی ترجیح می دهند. می توان گفت که این باب بر روی همه گشاده است و اما نمی توان بر این بسنده کرد. باید دانست که این خانه، خانه ی مهمانی نیست، دانشگاه انسان سازی است و امروز عاشوراییان کارشان زینبی است و برماست که در پای منبر فلسفه ی عاشورا بنشینیم و بر اهداف قیام حسین آگاهی یابیم و نشر آن را نذر کنیم و احسان بدهیم. از فناوری روز در محرم به طبل و بلندگو بسنده نکنیم و ابزارها و فنون نوین را در ترویج مرام حسین به کار گیریم و یقین بدانیم که جامعه و جوانان ما به آش و شربت و کیک و نان قندی نیاز ندارند. جامعه ی امروز تشنه ی مرام حسین است. جوانان به ارتقای بینش دینی نیاز دارند و آیا احسانگر و نذردهنده ای سراغ داریم که بسته های فرهنگی و آموزشی نذر کرده باشد و آیا حاجی ما در کنار اعلام افزایش تعداد دیگ های احسان، آماری نیز دارد که بگوید چند نمازگزار بر تعداد نمازگزاران افزوده است. و آیا اگر غیر مسلمانی دهه ی اول محرم را مهمان ما شد و عزاداری های ما را نظاره کرد، خواهد شناخت که حسین که بود و چه کرد و شیعیان او دنبال چه هستند؟ هیئت های حسینی ما می توانند به جای سعی در افزایش برد صدای باند های صوت و افزودن تماشاگر، بر تعداد عزاداران حسین و عاشقان مرام حسینی و رهروان طریق حسین بیفزایند. به فکر الگوسازی باشیم و بدانیم که حسین تنها در عاشورا خلاصه نبود و بدانیم که شاگردی و جهاد او در مکتب نبوی و علوی برای ما تابلوی راهنماست.

آری وقت آن رسیده است که بازنگری اساسی در اعمال و رفتار و گفتار خویش به عمل آوریم و طرحی نو دراندازیم. طرحی معقول که بوی خرافه و تحجر از آن متصاعد نگردد. روش ها و منش هایی که بیش ترین بهره مندی از مکتب امام حسین (ع) را نصیب شیعیان بکند.

برای درک بهتر رسالت عاشورایی امام حسین و اهداف قیام او می توان نگاهی دقیق بر وصیت نامه ی ایشان داشت. آن حضرت هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه وصیت نامه ای نوشت و آن را به برادرش محمد حنفیه داد. در این وصیت نامه امام ابتدا از اعتقاد و ایمان خویش می گوید. « اين وصيت حسين بن علي است به برادرش محمد حنفيه. حسين گواهي مي دهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست و محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق( اسلام) را از سوي خدا ( براي جهانيان) آورده است و شهادت مي دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسان ها را در چنين روزي زنده خواهد نمود.» امام حسین (ع) هدف خویش از سفر تاریخی را چنین عنوان می کند « من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم، بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر و خواسته ام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علي بن ابي طالب (علیه السلام) است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند) راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند) من با صبر و استقامت ( راه خود را) در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و بني اميه حکم کند که او بهترين حاکم است. و برادر! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست، بر او توکل مي کنم و برگشتم به سوي اوست.»

غور در این وصیت نامه آشکار می سازد فضایی مه آلود را که در آن امام حسین (ع) فرزند امام علی (ع) و فرزند فاطمه زهرا (س) و نوه ی پیامبر اسلام از اعتقاد خویش به خدا و روز قیامت سخن می گوید. و مگر نه آن که او را به خروج از دین متهم کردند. چه سخت است فضایی تاریکی که چراغ بخواهد خود را اثبات نماید و مگر نه این که آفتاب است دلیل آفتاب. چه شرایطی بوده است و چه بر سر دین اسلام آمده بود که حسین می خواست از مسلمانی خویش بگوید و چنین است که عظمت قیام حسین برای گردگیری از سیمای دین عیان می شود. حرکتی چنان عظیم و واقعه ای چنان دردناک ضروری می نمود تا که تاریخ تکانی شدید بخورد و دنیای اسلام به خود آید و مسلمانان بازیابی کنند دینی را که بر آن ایمان آورده اند.   

و چنین است که ما عزادار حسینیم و خواهیم بود و این عزا و ماتم است که ما را به فکر فرو می برد و در می بابیم که ظلمی بر حسین و یارانش وارد آمد. و نیک می دانیم که چون در پس این عزا و ماتم « اندیشه نباشد » پیام سرور شهیدان را دریافت نکرده ایم. آن حضرت در حرکتی که به کربلا ختم شد و عاشورا خلق شد، ما را به سنت و قانون پیامبر (ص) و به راه و رسم علی (ع) سفارش می کند و بر « امر به معروف و نهی از منکر » فرا می خواند و در این راه « صبر و استقامت » را توصیه می نماید. ( چاپ شده در دو هفته نامه گویا )