آیا پس از دریاچه ارومیه نوبت جنگل های ارسباران است؟!
جعفر خضوعی: حالا دیگر هشدارهای کارشناسان و فعالان محیط زیست در مورد دریاچه ارومیه به واقعیت پیوسته و این « نگین سرخ آذربایجان » رو به موت نهاده است. گفته مي شود روزانه نيم سانتي متر از ارتفاع آب آن كاسته مي شود و گفته می شود « در طول 13 سال بيش از 6 متر کاهش داشته است.» طوری که اكنون يك چهارم پهنه ي آبي اين درياچه به كوير نمك تبديل شده است. پيش تر از سوي مسئولان و نمايندگان مجلس هشدارهاي لازم با توسل به آمار و ارقام داده شده است و اما هنوز اقدام جدي و كارساز لازم صورت نگرفته است. میزان نمک به 360 گرم در ليتر رسیده و این، حیات را بر «آرتمیا » که « میزان تراکم آن نسبت به 10 سال گذشته 30 برابر کاهش یافته است.»، سخت تنگ کرده است. هم او که « ارزش ذخائرش معادل 10 میلیارد دلار بوده است.»
می گویند « درياچه اروميه در صورت خشك شدن همانند يك بمب عمل ميكند.» و« فاجعه ی بزرگی در پیش است.» و « آن انفجار بمب هشت ميليارد تني نمك درياچه اروميه كه چندين استان و كشور را تهديد ميكند.» و یقیناً « نابودی دریاچه ارومیه، تنها نابودی دومیلیون پرنده بومی مهاجر آبزی و كنار آبزی و از بین رفتن تنها جاندار دریاچه یعنی آرتمیا نیست.»، « در صورت خشك شدن درياچه اروميه هشت ميليارد تن مواد مضر براي سلامتي انسان از قبيل تودههاي نمكي ، مواد سمي و فلزات سنگين در منطقه پراكنده خواهد شد.» در واقع « با خشك شدن درياچه اروميه، آذربايجان كوير ميشود.» چنانکه « در چند سال اخير بيش از 120 هزار هكتار از اراضي حاشيه درياچه اروميه به شورهزار تبديل شده است.» و خطر خشک شدن این بزرگ ترین دریاچه ی شور جهان « 10 ميليون نفر از مردم منطقه را تهديد ميكند.» و چه بسیار از این هشدارها که بر زبان آمده است.
جنگل های ارسباران نیز همچون دریاچه ارومیه به عنوان يك ذخيره گاه زيست كره از سوی سازمان علمي و فرهنگي يونسكو به ثبت رسیده است. دریاچه ارومیه را کاهش بارندگی، احداث حدود 20 سد و ایجاد هزاران حلقه چاه در حوضه آبریز آن، احداث پل در عرض آن که با تخلیه ی هزاران تن خاک همراه بوده و مانع گردش آب بین دو طرف شمالی و جنوبی شده ، به این وضع دچار ساخته است. اگر قرار باشد طوفان نمک ارومیه شمال غرب کشور را در نوردد، ارسباران نیز منطقه ای با 12 هزار کیلومتر مربع مساحت در این منطقه حیات دارد و اما آن چه ما را از وضعیت زیست محیطی در جنگل های ارسباران نگران می کند، عواملی است که در خود این منطقه عمل می کنند. چند ماه پیش در همایش« آذربایجان پاک » پاک اعلام شد « نقشه های فضایی نشان می دهد 38 درصد جنگلهای ارسباران طی 18سال گذشته به واسطه فعالیتهای انسانی نابود شده است.» جنگل های ارسباران با تفرج گاه های متعدد بی نظیرش دامنه ی شمالی قره داغ را به « شمال » آذربایجان تبدیل کرده است. در تعطیلات عید هزاران گردشگر به سوی این جنگل ها هجوم آوردند و به ویژه سیزدهم نوروز برای اولین بار جاده ی اهر ـ تبریز یک طرفه اعلام شد. پروژه های راه سازی در دل جنگل های ارسباران و مناطق حفاظت شده نگران کننده بوده است. مقاومت سازمان حفاظت از محیط زیست در برابر احداث جاده ی کلیبر ـ جانانلو و پروژه های مس سونگون از همین زاویه قابل توجه و تأمل است. دو بزرگراه بین المللی برای عبور از منطقه ی ارسباران به تصویب رسیده است. بزرگراه « تبریز ـ ارمنستان » و بزرگراه « تبریز ـ اهر ـ باکو». ضمن این که عبور قطاری نیز از اهر به سمت مرز در دست مطالعه است و قطاری دیگر در حاشیه ی مرزی ارسباران به حرکت درخواهد آمد. اگر در زیر کوه های قره داغ به سبب آتش فشان های دوران سوم زمین شناسی ذخائر عظیم مس و طلا و آهن نهفته است، در روی این کوه ها منابع عظیم تری را به امانت در اختیار داریم. بدون شک اثرات تخریبی استخراج معادن مس سونگون، مسجد داغی، مزرعه، خانکندی، نیاز، سوناجیل و... برای ارسباران وخیم خواهد بود. چندین سد در این منطقه احداث شده و تعدادی نیز در دست مطالعه است. سد هایی چون خداآفرین، اوشتبین ـ مغری، عمارت، حاجیلار، ستارخان، ارسباران و... . آیا اثرات اقلیمی و زیست محیطی این همه پروژه بر جنگل های ارسباران مطالعه شده است؟ ضمن این که ارسباران گلفشانی طبیعت و تاریخ را توأم دارد. اگر منابع عظیم طبیعی و ذخائر عظیم معدنی در آن نهفته است، آثار و نشانه های بسیار از تاریخ و تمدن قره داغ نیز در آن ما را به حفاظت فرا می خواند. اکنون قدیمی ترین تمدن کشف شده ی کشور ـ 7300 ساله ـ به عنوان « کورا ـ ارس » در این منطقه واقع است. منطقه ی ارسباران از نظر داشتن گورستان ها و اماکن و محوطه های باستانی در کشور بی نظیر است. در کنار غارت های آثار باستانی اما باید آثار احتمالی تخریبی پروژه ها و طرح های عمرانی بر محوطه های تاریخی مطالعه شود. شهر سه هزار ساله ی اژدها داشی در جریان انتقال خط لوله ی گاز به ارمنستان در ورزقان سر از خاک برون آورد و تمدن « کوراـ ارس » در آستانه ی آبگیری سد عظیم خداآفرین کشف شد.
امروز می گوییم « سد عظیم خداآفرین کشاورزی منطقه را متحول خواهد کرد.» و بدون شک دیروز همین حرف را در جریان ساخت و آبگیری سدهای متعدد در حوضه آبریز ارومیه می گفتیم. امروز تأکید می کنیم « در صورت خشک شدن دریاجه ارومیه شاهد خشک شدن تمامی گونه های نباتی و گیاهی در شش استان کشور خواهیم بود.» و فردا خواهیم گفت...
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.