خیابان هایی که تنگ تر می شوند
هفته دوم آذر در میدان بی نامی که در تقاطع خیابان شیخ شهاب الدین و آزادگان ( جنب ساختمان سینمای سابق) شکل گرفته است، خودرویی پس از خروج از خیابان وارد آموزشگاه خطاطی شد. این میدان بی نام، چراغ راهنمایی نیز ندارد و حضور افسر راهنمایی و رانندگی نیز در آن مستمر نیست. مدیر آموزشگاه می گفت « شانس آوردیم که در آن زمان شاگردان آموزشگاه حضور نداشتند و گرنه فاجعه می شد». این خطر می تواند اندکی ما را به « فکر» وادارد و افق دید مان را اندکی فراخ نماید و همچنین ممکن است تلنگری باشد برای کسانی که در برنامه ریزی برای توسعه ی شهر مسئولیت قانونی دارند. لازم به ذکر است که تصادفات درون شهری در اهر از نظر تعداد و کشته و زخمی شدن شهروندانی در آن ها همچون جاده ی اهر ـ تبریز قابل توجه جدی است.
نخستین خیابان اهر ـ شیخ شهاب الدین ـ بیش از 70 سال قدمت دارد و جلوتر از این تصاویر پنجاه سال پیش از خیابان های مرکزی اهر نشان می دهد که این خیابان ها بسیار خلوت بوده و تعداد خودروهای عبوری کم تر از انگشتان یک دست است. حال همین خیابان ها روزانه محل تردد هزاران خودروی ریز و درشت است و دو طرف شان پارکنیگ خودروهاست. حالا کم تر کسی تردید دارد که خیابان های مرکزی اهر به اشباع رسیده است و پاسخگوی عبور و مرور نیست. در چنین حالتی وقتی شهروندان ساخت و سازهای جدید را در دو طرف این خیابان ها می بینند و می بینند که از سوی شهرداری اهر عقب کشی اعمال نشده است، در می یابند که برنامه ای برای تعریض این خیابان ها وجود ندارد. در میدانی که ابتدای سخن نامش آمد، عقب کشی برای خود حکایتی دارد و شهرداری اهر این را خوب می داند. چهارراه مرکزی اهر نیز همین طور!
اگر بافت قدیمی و تاریخی اهر به همان شکل و تنها با بهسازی ادامه ی حیات می داد، مشکل بزرگ نبود، اما وقتی محل ساختمان های یک طبقه جای خود را به ساختمان های چند طبقه می دهند، می توان مشکلات آتی را نیز پیش بینی کرد. می شد بافت مرکزی اهر بدون صدور مجوز تراکم نوسازی شود و در این صورت صدور تراکم در پیرامون آن مورد توجه واقع می شد و بافت نوینی با ویژگی های خاص خود شکل می گرفت. اما ساخت وسازهای بی قواره حتی هویت تاریخی بافت مرکزی اهر را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
هنوز طرح های تعریض چند کوچه در محوطه ی مرکزی اهر علی رغم وجود مصوبه ی لازم اجرا نشده است تا اندکی گره گشای ترافیک خیابان های مرکزی اهر گردد. در کنار این اما همت شهرداری اهر در مسیرگشایی سراسری کناره های غربی و شرقی « کیچیک چای » قابل توجه است و در صورت اتمام کار دو سوی این رودخانه از شمال ـ شهرک شیخ شهاب الدین ـ تا جنوب ـ بهرام آباد ـ بخشی از مشکل ترافیک را برطرف می سازد.
به نظر می رسد تعریض خیابان های اصلی برای شهرداری اهر روز به روز سخت تر می شود و در این شرایط ساخت و سازهای بدون عقب کشی نیز امیدی برای تحقق این امر باقی نمی گذارد. در این شرایط برای شورای اسلامی و شهرداری شهر کم ترین کار این است که با مطالعات علمی لازم ضرورت های گذر شهروندان از مرکز شهر را کاهش دهند و خدمات عمومی عرضه شده در آن را به پیرامون شهر هدایت نمایند.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.