چه کسی می رود این همه راه را؟!
اگر پروژه های عظیم معدنی در یک منطقه ی جنگلی و غیرجنگلی فعال هستند، باید که قدر فعالان و کارشناسان و دوستداران محیط زیست را بدانند. این ها بدون منت راه های آسیب خوردن محیط را شناسایی می کنند و به همین دلیل مدیران چنین پروژه هایی نه تنها باید قدر مخالفان فعالیت خود را بدانند بلکه باید به آن ها در این راه کمک کنند.
اگر در یک طرف همه مشتاق راه افتادن بزرگراه ها در منطقه ی قره داغ هستیم و اگر همه مشتاق رونق صنعت توریسم در این منطقه هستیم، باید که همه دغدغه ی محیط زیست آن را نیز داشته باشیم. باید که کسانی و گروه هایی مخالف این کار باشند و از مخالفت خود و دلائل این مخالفت بگویند و چنین می شود که کار ما آسیب شناسی زیست محیطی می شود.
هم اکنون بزرگراه تبریز ـ خاروانا ـ نوردوز در حال ساخت است، بزرگراه تبریز ـ اهر ـ باکو از مسیر هوراند مطالعاتش تمام شده و منتظر تعریف و تصویب و دریافت بودجه است. بزرگراه اهر ـ کلیبر ـ جانانلو برای سال 90 بودجه خواهد گرفت. جاده های فعلی اهر به مشگین و ورزقان نیز به « اصلی » تبدیل خواهند شد. از مسیر مرزی منطقه راه آهن جلفا ـ آصلان دوز فعال خواهد شد. راه های فرعی خاکی میان روستاهای جنگلی یکی یکی آسفالت می شوند و این همه راه در منطقه ی جنگلی و مرتعی و باستانی کشیده می شوند و آیا صدایی از سر مخالفت غنیمت نیست؟!
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.