لای لای آنام لای لای
یک اهری آمد و نوشت « اهر تمام شده است یا سهمیه آرد یوخا هدفمند شده؟» و اشاره داشت به این
که یوخا مدتی است حرف نمی زند. بله واقعاً سرم شلوغ است. امروز چند تن از عزیزان خبر دادند که برای تبریک توفیق گویا می خواهیم مزاحتمان شویم. من هم آن ها را برای صرف چایی و شیرینی دعوت کردم. ساعتی بعد زنگ زدند که هدیه چه بخریم که شما را خوش آید و من گفتم یک جفت چکمه بخرید. آن ها هم به جد گرفتند و موقع آمدن یک جفت چکمه آورند. حکایت چکمه مربوط می شود به پالچخ آن هم در کوچه ای اندر وسط شهر. یکی از آن ها دو بند بایاتی در موضوع لالایی مادر که سفارش داده بودم از مادرزنش شنیده و برایم آورده بود که بهترین هدیه بود.
پایان نامه ام را که سر و سامان دادم دوست دارم کتابی برای مادر بنویسم تا گوشه ای از دین خود را ادا کرده باشم. البته فقط گوشه ای از شاهکار مادر را. از چند سال پیش موضوع « لای لای » مادر توجه مرا به خود جلب کرده است و از آن موقع شروع کردم به جمع آوری لالایی های مادر که اغلب در قالب بایاتی هستند. برخی در جای جای مناطق ترک نشین تکراری هستند و برخی مخصوص منطقه ی خاص. حتی در داخل منطقه ی قره داغ بایاتی هایی از این نوع برایم تازگی داشت. دوستانی برایم از این نوع بایاتی ها هدیه ارسال کرده اند و حال از همه ی مهمانان یوخا تقاضا دارم در این کار مرا یاری رسانند. بایاتی های مخصوص لالایی مادر. به خصوص از روستاهای قره داغ.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.