خط الراس قوشاداغ را چون از آسمان و از نگاه ماهواره ها نظر مي كني، راه هاي عشايري را مي بيني كه جا به جا به راه هاي روستايي تلاقي دارند. در هشت سر چون نطر مي كني راه ها تا اوج رفته اند و بشر حضور و تسلط و غلبه اش را در همه جا به نمايش گذاشته است. وقتي حكايت شكار (!!) كبك با چراغ در شب و به صورت فله اي را مي شنوي تعجب نمي كني از اين كه شاهد كبك در ارتفاعات هشت سر نباشي! انسان دچار جنون و طغيان شده است. انسان خود را حاكم طبيعت يافته است و هر آن چه در اوست را محكوم سلطه ي خويش مي داند!
چهار سال پيش خرس قهوه اي در تبريز چنان كشته شد كه اكنون در سراب. به راستي آيا خرس پاي بر حريم حيات بشر گذاشته است يا بشر زيستگاه او را درنورديده است؟!
ما مشكل اساسي داريم و درست هم نمي شويم يعني تا بياييم درست شويم، چيزي براي حفاظت در طبيعت نمي ماند و به قول اسماعيل كهرم بچه هاي ما حيوانات وحشي را تنها در موزه ها خواهند ديد. امروز كه خرس كشته شد حرف و حديث بسيار در ميان مي آيد. چه سازمان محيط زيست و چه مردم، همه مسئولند!
خشكي درياچه اروميه و كشته شدن خرس از يك غفلت ريشه مي گيرد و آن بي احترامي به طبيعت و قانون آن است!