عصر روز سه شنبه 23 آبان همراه با دو تن از شاعران اهري و فرزند استاد بارز در بخش CCU بيمارستان باقرالعلوم اهر براي آخرين بار بود كه استاد بارز را ديدم. اندك زماني كنار تختش ايستاديم و بابك فرزند او چند بار صدايش كرد و آن گاه استاد بارز چشم خود باز كرد. بابك نام ما را به زبان آورد و گفت پدر اين ها براي ديدار تو آمده اند. نزديك تر شدم و سلامش دادم. او دوباره چشمش را بست. اتاق را ترك گفتيم. بابك مي گويد شب ساعت 12 حالش خوب بود اما در ساعات آغازين روز سه شنبه 24 آبان چشم بر اين دنيا بست.

فردا 25 آبان پيكر بارز پس از تشييع از محل بقعه ي شيخ شهاب الدين اهري دوباره به زادگاهش مي رود و در حياط خانه ي خود به خاك سپرده مي شود تا آي پيرزن را بيش از پيش نامدار سازد.

استاد بارز پاييز 1370 در سوگ علي منفردي ـ شاعر اهري ـ چنين گفته بود:

محبت باغچاسي بولبول سيز قالدي

نغمه كار بولبولوم هايانا گئتدي

دوشدوم سوراغلاديم دئديلر منه

هاياندان گلميشدي اويانا گئتدي