جشنواره قره قیه را همراهی کنیم
جشنواره قره قیه را همراهی کنیم
از سال 1370 جشنواره اسب سواری قره قیه آغاز شده است و امسال پانزدهمین دوره ی آن روز جمعه 20 اردیبهشت برگزار خواهد شد. من از سه سال پیش به این جشنواره حساس شده ام و سال گذشته با حضور مستقیم در قره قیه شاهد ضعف ها و کاستی های آن شدم و گزارش مفصلی در « گویا » نوشتم که موجب ناراحتی و مورد گلایه ی چند تن از مسئولان محلی و استانی هم شد. ما می توانستیم این جشنواره را با عظمت هرچه تمام تر برگزار کنیم. به نظر من وسیع تر و مشابه تر کردن برنامه های جشنواره قره قیه با جشنواره های مشابه که حتی در ورزقان هم برگزار می شود،کار مناسبی نیست.تأکید داشته و دارم که این جشنواره در وجه مشارکت و اسب سواری زنان منحصر به فرد است و علت اصلی استقبال گسترده مردمی نیز همین است. پیشنهاد من این بود که این را تنها مسابقه بین المللی اسب سواری زنان قرار دهیم و چون در همان منطقه، یعنی حاشیه ی آراز زنی به نام « پریزاد » تک سوار ماهری بوده و قهرمانی او وارد تاریخ هم شده است. اسم این مسابقه را « جام پریزاد » بگذاریم. جایزه ی این مسابقه را نه یکصدهزار تومان که « اسب طلایی » قرار دهیم و زنان کشورهای مختلف که با ما قرابت فرهنگی و مشترکات تاریخی دارند، برای کسب آن به کلیبر بیایند و رقابت کنند و مسلماً این رویداد مهم نه تنها اقتصاد که فرهنگ منطقه را متحول می سازد و توان گردشگری شهرستان کلیبر را تحرک مؤثر می دهد.
در جشنواره سال گذشته نفر اول خانم مه لقا خانی بود که با اسب اجاره ای به میدان آمد و نصف جایزه اش طبق قراری که داشتند، مال صاحب اسب بود و یکصدهزار تومان برای چنین قهرمانی زیبنده نیست و آن روز یکی می گفت: تأمین جو و علوفه ی مناسب برای اسبمان که قرار است در مسابقه شرکت یابد و هزینه ی خودرویی که آن را به قره قیه بیاورد، بیش تر از جایزه ی جشنواره است.
برپایی غرفه های غذای محلی و فروشگاه صنایع دستی و... که از منظر گردشگری مورد توجه باشد، بسیار با اهمیت است، نه فروش چیپس و پفک و...که این هم البته در جای خود لازم است. معتقدم که برگزاری مسابقه ی پینک پنک و والیبال چندان به روح کلی و سابقه ی این جشنواره مربوط نیست و در همه ی جشنواره های عشایری که در جای جای ایران برگزار می شود، وجود دارد و اما انتخاب بهترین لباس محلی کار خوبی است که البته با توجه و تأکید لازم همراه نبوده است.
به هر حال گردشگری عشایر سال هاست که در کشور مورد توجه قرار گرفته است و جمعیت بالای عشایری قره داغ ایجاب می کند که سهم خود را از برنامه های کشوری داشته باشد و در رونق و توسعه ی منطقه نقش داشته باشد. در این باره سخن بسیار است که در این مکان و مجال نمی گنجد.
در توسعه ی این جشنواره ی مهم با حضور خود و اطلاع رسانی و دقت و توجه خود، سهیم باشیم.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.