بو تكه آختا تكه / چاپ شده در دو هفته نامه گويا ( 193)
سرزمين ايران تنها در بهره مندي از انوع ثروت ها نيست كه صدرنشين فهرست كشورهاي زمين است. تاريخ و فرهنگش نيز بدان سان غني است. كم تر كشوري را مي توان سراغ يافت كه چون ايران اين همه آداب و سنن و آيين هاي كهن ملي و ديني داشته باشد. آيين هايي كه ريشه در فرهنگ و مدنيت ديرپاي اين سرزمين دارد. اين كشور پهناور همچون جغرافياي متنوع اش، زبان و فرهنگ متنوع نيز دارد و در ذيل سپهري از مشتركات ميهني، آيين ها و باورهاي ملي متفاوتي نيز دارد كه بر غنا و زيبايي اش افزوده است. فرهنگ و مدنيت ايران با حفظ و بهره مندي از همه ي عناصر فرهنگي متنوع اش زنده است و بايد كه كوشيد تا بخش بخش ايران و جزء جزء آن در فرهنگ ميهني حضور داشته باشد و ايران كه گفتيم رنگ و بوي همه ي ايرانيان را داشته باشد.
نوروز عنواني است چنان بزرگ و گسترده كه توانسته است سرزمين خاص خود را بسازد فراتر از مرزهاي سياسي و اكنون از تمدن نوروز سخن به ميان مي آيد. فرصتي چون نوروز براي پيوند خوردن بيش از پيش ايرانيان و هم باوران آن غنيمتي گران است. هم سطح رسوم مشترك تكيه بر آداب غيرمشترك و متفاوت نيز اهميت دارد چرا كه زيبايي و غنا در تنوع و تفاوت است.
در آذربايجان همچون ديگر اعضاي ايران زمين نوروز علاوه بر شكل كلي مشترك، برنامه ها و رسومي خاص دارد و در چنين فرصت هايي بايد بر بهره مندي و احياي آن ها پاي فشرد و از كوشش نايستاد.
در سال هاي اخير توجه به برخي عناصر فرهنگي اين خطه و ثبت ملي برخي آثار فرهنگ عامه و ادبيات شفاهي اين سرزمين از سوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اميدوار كننده است و اميد بيش از پيش ايجاد كرده است تا همه ي عناصر و برنامه ها و نمادها و نشانه ها و آثار فرهنگي اين منطقه احيا گردند.
نوروز در اين خطه با « پيام » و « نغمه » و « شادباش» و « نوروزگولي» و « بايرام يئلي » آغاز مي شود و اسفند و « چهارشنبه » هاي پي در پي كه هر كدام را نام و نشان و پيامي است. « تكم چي » ها و « ساياچي» ها پيام آور نوروز بوده اند و نوروز بي ساز و آواز « عاشيق » ها در اين خطه چيزي كم دارد.
در گذر زمان و تغييرات سريع اجتماعي و رشد روزافزون فن آوري ها و تحول شيوه هاي زندگي و ورود ابزارها و روش هاي جديد زندگي به جامعه، باز ماندن برخي آيين ها و آداب از جريان حيات اجتماعي اين خطه را سبب شده است اما مي شد و مي شود به بازآفريني و نوسازي بسياري از اين رسوم و برنامه ها با حفظ اصالت فرهنگي و اجتماعي شان همت گماشت.
در سال هاي اخير برخي شهرها همانند تبريز و اردبيل شاهد برنامه ي « تكم گرداني » و « ساياچي » ها بودند و اين بي ترديد براي كودكان و نوجوانان و حتي جوانان ما تازگي دارد اما چنين كه رود جاي و جايگاه خود را پيدا مي كند. شهرداري تبريز در چند سال اخير جشنواره تخم مرغ هاي رنگي نوروزي برگزار كرده كه در همين راستا ارزشمند است و يا سال گذشته در اردبيل بود كه شهرداري به تكم گرداني توجه شايسته داشت. اين همه مي تواند در يك مجموعه ي مديريتي كارآمد و كارشناس مورد برنامه ريزي قرار گيرد و مؤسسات دولتي و غيردولتي نيز سهم خود را ايفا نمايند.
در پيوند با ثبت ملي برخي داستان هاي حماسي و آيين ها چه خوب كه عروسك « ساراي» دست دختربچه ها باشد و شركت هاي توليد كننده اسباب بازي ترغيب شوند براي توليد عروسكي « تكم» و بازآفريني بازي هاي محلي با اسباب هاي بازي مخصوص خودشان.چنين رويكرد و نوآوري هايي است كه ما را در مقابله با ظهور پديده هاي بي ريشه اي همچون ترقه بازي موفق مي گرداند و مسئولان اين همه در مقابله با برنامه هاي فاقد اصالت و انحرافي هزينه نمي كنند و مردم و فرهنگ شان هزينه نمي دهند.
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.