لازم دیدم در خطاب به آنها که شاید تصور می کنند تاریخ ارسباران ( قره داغ) با رضاشاه شروع می شود چند نکته را معروض دارم.

اینکه سالها شهرداری تبریز با نام محمدطاهر( تبریزی) از « اولین روزنامه نگاری ملی» سخن بگوید ایرادی ندارد اما اگر ما او را بنیانگذار مطبوعات ملی ایران و پدرمطبوعات ملی ایران بنامیم از نظر برخی ایراد دارد. اینکه کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران( جلد 1، ص133) یا کتاب « تبریز شهر اولین ها» بگوید که که؛ « چند تن از تبریزی های مبارز با تأسیس روزنامه اختر روزنامه نگاری ملی را بنیان گذاشتند» ایرادی ندارد اما وقتی در اهر ما چنین حرفی می زنیم از نظر برخی ایراد دارد.

در مقدمه مجلد روزنامه اختر (صفحه8) منتشره از سوی مجلس شورای اسلامی آمده است؛ « آقا محمد طاهر تبریزی قراجه داغی روزنامه اختر را تأسیس نمود».  اما اگر ما پسوند قراجه داغی را استفاده کنیم از نظر برخی ایراد دارد. اگر در تبریز بگویند محمدطاهر تبریزی است و پدر مطبوعات ملی ایران است، ایرادی ندارد اما اگر ما در اهر بگوییم محمد طاهر قراجه داغی پدر مطبوعات ملی ایران است، از نظر برخی ایراد دارد. اگر تبریز او را از مفاخر خود بنامند ایرادی ندارد اما ما اگر او را از مفاخر خود بدانیم ایراد دارد.

تردیدی نیست که محمدطاهر اهل قراجه داغ بوده است و کتاب تاریخ ارسباران (1341) اهری بودن او را نیز گواهی داده است.

اگر کسی ادعا دارد که به اندازه بنده کلمه « ارسباران» را به کار برده است، اعلام کند و سند ارائه بدهد. بنده کسی بودم که طی نامه ای به فرماندار سابق( پس از زلزله) خواستم عبارت؛ « ارسباران دیار شجاعت است» در سربرگ نامه های اداری منطقه درج شود. کسی به اندازه بنده این عبارت را به کار نبرده است. حضرت آقا فرموده اند؛ « ارسباران منطقه شجاعت است» و استقبال و استفاده امثال بنده از این عبارت در کارنامه ما موجود است.

وقتی صحبت از شجاعت مردم این منطقه می کنیم، منظور این نیست که مردم این منطقه در کمتر از یک قرن اخیر شجاع بوده اند. در نخستین یادواره شهدای ارسباران پیامی از آیت الله نوری همدانی قرائت شد که ایشان به نام « اسد اله سلطان» اشاره کرده بود. او کسی بود که فرزندانش در جنگ ایران و روس به شهادت رسیده بودند. جنگی که فتوای علمای نجف را پشتوانه داشت. ستارخان قره داغی نمونه بارزی از مردان شجاع ماست و....

برخلاف ادعا و تصور برخی، تاریخ ما از 1316 آغاز نمی شود. قبل از آن منطقه ما نام دیگری داشته است و بسیاری از مسائل و عناصر فرهنگی و مدنی ما با این نام گره دارد. قره داغ یا قراجه داغ گفتن گناه نیست. اینکه نام این منطقه از دوره صفویه به بعد قراجه داغ بوده، هیچ تردیدی وجود ندارد و اسناد بسیاری گواه این موضوع است. بنده و کسانی چون بنده از فرهنگ بومی منطقه دفاع می کنیم و معتقدیم تخریب فرهنگ بومی زمینه ساز ورود فرهنگ بیگانه است حال اگر کسانی برای مثال؛ « موسیقی عاشیقی» را فرهنگ بیگانه می دانند، خود دانند.

استاد بارز گوید:

او کس که درسینی ازبر ائدیب اَزل گوندن

آلینسا اوندان اگر امتحان ندن قورخار

صداقتیله اؤزوب اللرین حیاتیدن

وطن یولوندا وئرن باش و جان ندن قورخار

این یادداشت با عنوان « ارسباران سرزمین شجاعت است» از بنده است و بازخوانی اش خالی از لطف نیست.