دوم مهر نخستین سالگرد وداع میرزا محمد بخشی با ما بود. مراسم سالگرد این شاعر قره داغی اهل روستای دیزج ورزقان در مسجد این روستا و با حضور خیل عظیم دوستان و دوستداران و شعرا و ادبای ارسبارانی و همچنین اهالی روستای دیزج و مسئولان شهرستان ورزقان با شکوه بسیار برگزار شد. بنا به درخواست خانواده ی محترم آن بزرگوار تکلیف شد تا من نیز سخنانی ایراد کنم. در این مراسم غفلت خسارت بارمان از شعر را مطرح کردم. از این که بایاتی در تمام زندگی ما حضور داشت. مادرمان با بایاتی ما را به خواب می بُرد، عروس با بایاتی می آوردیم، شال سالماق با بایاتی همراه بود، طلب باران و ... از غربت عاشیق ها در قره داغ گفتم.از ضروت شناخت و احیا و معرفی مکتب قره داغ سخن گفتم در کنار طرح و معرفی مکتب اردبیل و تبریز. مکتبی که بقعه ی شیخ شهاب الدین اهری نماد اوست و... ابراز شرمندگی کردم از تأخیر در شناخت استاد بخشی به مصداق شعر معنادار شهریار که گفت « تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم / روزی سراغ وقت آیی که نیستم » در نشریه ی گویا نیز صفحه ای ویژه ی استاد بخشی تهیه کردیم و یادداشت خود در شماره ی 133 را به شعر و این شاعر قره داغی اختصاص دادم.

 

« کلمه» تنها قالب شعر نیست

میرزا محمد بخشی شعر را زندگی کرد