مخاطره ي آوار و گرد و خاك در مناطق زلزله زده ي قره داغ
روزهاي اول زلزله با چادرهاي سفيد هلال احمر روستاهاي زلزله زده از مسافت هاي دور به چشم مي آمدند. آواربرداري در روستاهاي تخريب شده چنان طوفاني از گرد و خاك به راه مي انداخت كه چادرهاي سفيد را مي بلعيد و اكنون اين چادرها ديگر سفيد نيستند و از دور هم به چشم نمي آيند.
مردم زلزله زده ي روستاها روز و شب هاي سخت را در چنان هواي آلوده اي طي كردند. هنوز هم با ورزش هر بادي گرد و خاك بلند مي شود. حتي لايه اي از گرد و خاك روي درختان نشسته است و اين همه، طوفاني از گرد و خاك است كه خود، مخاطره اي ديگر تلقي مي شود.
مشكل زيست محيطي بسيار مهم كه از همان روزهاي اول و همزمان با شروع آواربرداري خود را نشان داد، عدم مكان يابي مناسب براي تخليه ي آوارها بود. متأسفانه آوارها اغلب در مكان هاي نامناسب مانند كنار جاده ها و حتي بستر رودخانه ها تخليه شدند. در اين خصوص رئيس سازمان محيط زيست استان هم هشدار داده است اما معلوم مخاطب هشدار چه كسي يا نهادي است و در عمل چه اقداماتي انجام گرفته است.
ظروف يكبار مصرف نايلوني كه در حجم بسيار گسترده به مناطق روستايي زلزله زده وارد شد، اگر با مديريت صحيح جمع آوري و دفع نشوند، مي توانند تبعات زيست ميحطي ديگري در پي داشته باشند.
مشكل مهم ديگري كه باز از همان روزهاي اول بروز يافت، بي سرپناه ماندن احشام روستاييان و هجوم حيوانات وحشي مانند گرگ ها بود. اگرچه مصون ماندن روستاييان و احشام آن ها از حمله ي چنين حيواناني مهم تر از هرچيزي است اما انتخاب روش نامناسب براي دفع اين حيوانات باز مي تواند آثار سوء زيست محيطي داشته باشد. ضمن اين كه فرمانده نيروي انتظامي استان اخيراً اعلام كرده است « تنها تهدیدی که در زلزله اخیر، امنیت زلزله زدگان را تهدید می کرد، حمله ی گرگها بود». پوشيده نيست كه آغاز فصل سرما مي تواند اين حيوانات را در پي يافتن غذا به سوي مناطق زلزله زده بكشاند.
اين همه از همان ابتدا تدبير زيست محيطي لازم داشت و معلوم نيست آيا كارگروه ويژه ي زيست ميحطي در مناطق زلزله فعال و يا نه.


عكس ها از حامد نظري / مهر
ارسباران منطقه ای تاریخی است با وسعت بیش از 12 هزار کیلومتر مربع در شمال غرب کشور ایران که علی رغم نرخ بالای مهاجرت قریب نیم میلیون نفر در آن زندگی می کنند و با دو کشور همسایه است. ناحیه ای خاص با هویت تاریخی و تجانس فرهنگی و تعریف جغرافیایی و ساخت اجتماعی ویژه که از سال 1314 شمسی به این نام نیز نامیده شد و پیش تر قراجه داغ نام داشت. نامی که امروز نیز به شکل « قره داغ » برایش محفوظ است. همان « 18 محال » معروف که در تقسیمات کشوری ابتدا شامل شهرستان اهر می شد و امروز شامل شهرستان های اهر، ورزقان، کلیبر، خداآفرين و هریس و بخش هایی از شهرستان های جلفا، مشکین شهر، پارس آباد و گرمی می شود. این همه در هفته نامه ی « شهاب اهر » که نیم قرن پیش در اهر چاپ می شد، نمود داشت. ارسباران عمدتاً دارای توان های محیطی کشاورزی، دامداری، باغداری، معدن و گردشگری است. منطقه ای که خلاصه ی ایران زمین است و روزگاری هند کوچکش می گفتند. و شعار آذربایجان شرقی اگر این است که « آذربایجان سر ایران است.» به یقین می توان گفت « ارسباران، سر آذربایجان است.» از انجیر و انار و عسل و پنبه و سیب دارد تا مس و طلا. سومین منطقه ی جنگلی کشور را در خود دارد و تنوع گونه های گیاهی و جانوری آن بیش از قاره اروپاست. یکی از سه ایل پرجمعیت عشایر کشور در آن ییلاق و قشلاق می کنند و یکی از مناطق 20 گانه ی معدنی آن به حساب می آید. در تاریخ نقشی شایسته ایفا کرده و به ویژه در عصر قاجار اثرات ملی بر تاریخ داشته است. جای جایش پر از محوطه ها و گورستان های تاریخی و قلعه های بسیار است و کشف نشانه های 7هزار ساله ی تمدن شهرنشینی در آن، قدمت تمدن را تکانی داد. انسان های بزرگی از خاکش برخاسته اند و بر صدر نشسته اند. از شیخ شهاب الدین اهری گرفته تا ستارخان قره داغی. از علامه محمد تقی جعفری گرفته تا پرفسور محمود آخوندی و امروز در جای جای ایران و جهان حضوری شایسته و مؤثر دارند. در سویی، این منطقه همچنان مقام اول را در نرخ بی سوادی دارد، نرخ مهاجرتش نیز در صدر است و در نرخ بیکاری نیز ممتاز. تورق تاریخ نشان می دهد قراجه داغ از اوج پایین آمده و امروز فرزندانش را تکاپویی دیگر فراگرفته تا بر اوجش برسانند.